نکته: میدانم همین حالا هم چندی میگویند درسها زیادند و باید کم شوند، من در این باره هیچ دیدی ندارم و البته نمیخواهم صدای آنها را در بیاورم.
امروز صبح داشتم نوشتههای یکی از ستوننویسان فوربس را میخواندم، وی پیشتر یادآور شده بود که گونهای از فرار مغزها از رشتههای فنی /مهندسی به رشتههای مالی (اقتصاد/مدیریت) در حال شکلگیری است. اینک در نوشتهای او برآن است که درس «مبانی کارآفرینی» باید جزو درسهای اجباری رشتههای فنی/مهندسی شود. اما آنجا آمریکا است (گرچه وی از آنجا که در اصل هندی است، همیشه نیمنگاهی نیز به هند دارد).
من گونه دیگری میاندیشم، البته در اینکه «مبانی کارآفرینی»، درس مفیدی است هیچگونه شکی ندارم. اما فکر میکنم اگر قرار است که تنها یک درس دیگر افزوده شود، بهتر است درس «مبانی اقتصاد» باشد. چون درسی است که بهدرد همهکس میخورد کما اینکه ما در ایران به شدت از نبود دید علمی اقتصادی در مردم رنج میبریم. افزودن چنین درسی افرون بر مفید بودن برای یک مهندس، اندک اندک دید اقتصادی جامعه را هم بالا میبرد، چرا که درصد بسیار بالایی از دانشجویان ما اکنون دانشجوی رشتههای فنی/مهندسی هستند. در «پندهایی به دانشجویان کامپیوتر»یادآور شدم که یکی از مهارتهای بایسته برای یک دانشجوی کامپیوتر دانستن اقتصاد خرد است.
حالا که «مبانی اقتصاد» جزو درسها نیست، چه کنیم؟
یک روش میتواند این باشد که با پیگیری و پشتکار فراوان به مدیران گروه بپذیرانیم که این درس را با استادی خوب، اقتصاد خوانده و اقتصاددان ارایه کنند. از آنجا که اقتصاد امروز بسیار بر پایه ریاضیات است، بهتر است که پیشنیاز این درس درسیهایی چون ریاضی ۲ و آمار و احتمالات باشند. هماکنون بهترین کتاب برای این درس ویرایش پنجم Principles of Economics است که به فارسی ترجمه نشده است. این کتاب محبوبترین نوشته اقتصاددان بسیار معروف و استاد دانشگاه هاروارد «گریگوری منکیو» است. خوشبختانه کتاب دیگری از این نویسنده که برای این درس نیز مناسب است به فارسی برگردانده شده، که بهترین گزینهی فارسی موجود است:
- مبانی علم اقتصاد، گریگوری منکیو، حمیدرضا ارباب، نشر نی.
این کتاب همچنین برای کسانی که میخواهند خودشان اقتصاد بخوانند، سودمند است. (درباره کتاب بیشتر بخوانید)
به شما قول میدهم پس از گرفتن این درس دید بسیار بهتری نسبت به بسیاری چیزها خواهید داشت و هیچگاه از گرفتن چنین درسی پشیمان نمیشوید. اما به یاد داشته باشید که نوشتهام «استادی خوب، اقتصاد خوانده و اقتصاددان» چرا که در اینجا هر اقتصاد خواندهای اقتصاد دان نیست، راستش بسیاری از آنها اقتصاددان نیستند. اگر دانشگاه شما دانشکده اقتصاد ندارد و تهران هستید یک گزینه بسیار خوب برای این تدریس محمدرضا فرهایپور است. همین جا بگویم که او دوست من است، اما برای این او را معرفی نکردهام، او اقتصاددان خوبی است.
همچنین میتوانید دوره یا کلاسهای فشرده برای این درس بگذارید، برای نمونه بهشکل ۳ -۴ هفته، یک روز در هفته (اگر کار میکنید: پنجشنبه یا جمعه) و روزی ۸ ساعت.
اگر می خواهید بار دیگر که مطلبی نوشته شد، آگاه گردید. عضو خوراک (feed) این بلاگ شوید. همچنین می توانید مرا در تویتر دنبال کنید. «فهرست همه نوشتهها»ی من را اینجا ببینید.
الان بعضی از دانشگاههای مهندسی خودمان مبانی اقتصاد را ویژهی دانشجویان کارشناسی (به عنوان درس اختیاری البته) ارائه میکنند. فکر میکنم دانشگاههای مختلف در میزان پذیرش این موضوع تفاوت دارند، و متأسفانه بسیاری از اعضای کنونی هیئت علمی این دیدگاه را ندارند که اقتصاد برای دانشجویان مهندسی لازم است.
دکتر مشایخی مؤسس دانشکدهی مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف تعریف میکرد که قبل از این که این دانشکده تأسیس شود در پذیراندن لزوم این موضوع به اساتید دیگر (که در کمیتهی آموزش دانشگاه حضور داشتند) مشکل داشتند و آنها میگفتند که دانشگاه فنی-مهندسی چه نیازی به دانشکدهی مدیریت و اقتصاد دارد؟! تا این که ایشان رفت و در آورد که همهی دانشگاههای معروف مهندسی آمریکا به جز یک دانشگاه (فکر کنم کورنل) دانشکدهی مدیریت و اقتصاد دارند که اساتید قانع شدند!
(ناگفته نماند که الان این دانشکده با این که هنوز ده سال از تأسیسش نگذشته یکی از موفقترین دانشکدههای مدیریت و اقتصاد ایران است که برای اولین بار نخبههایی را که قبلاً فقط رشتهی مهندسی انتخاب میکردند در مقطع ارشد به مدیریت و اقتصاد جذب کرده)
فکر کنم نیاز به کار فرهنگی فراوانی در دانشگاهها داریم تا همه را قانع کنیم که چنین کاری لازم است. ما دانشجویان میتوانیم از صحبت کردن با اساتید خودمان در دانشگاه شروع کنیم!
بنده به عنوان یک تحصیل کرده در رشته اقتصاد تمامی نظرات فوق را تایید می نمایم. چرا که هر فارغ التحصیل که قرار است از نظر شغلی وارد حوزه اقتصادی و بازرگانی شود لازم است حداقل با مبانی مدیریتی و اقتصاد (حداقل در حوزه خرد اقتصاد) آشنا باشد . عرضه و تقاضا به عنوان کوچکترین علم اقتصادی ضروری ترین مبنای اقتصاد است .
موفق و موءید باشید