دوره سرمایه گذاری جسورانه

دوره سرمایه گذاری خطرپذیر (Venture Capital) من در دانشگاه استنفورد پایان یافت.

در این دوره دو هفته‌ای بسیار فشرده (گاهی روزها تا ۱۲ ساعت)  و البته بسیار گران (۲۴ هزار دلار) که در دانشگاه استنفورد، در سیلیکون ولی، کالیفرنیا دیدم بسیار چیزها یاد گرفتم. (سایت دوره برای اطلاعات بیشتر)

اینکه چرا ۱۲ ساعت به این علت بود که برنامه‌های جنبی و گپ و گفت و انتقال تجربه‌ها گاهی بسیار طول می‌کشید؛ گاهی پس از برنامه رسمی تا دیرهنگام با هم دوره‌ای‌ها و بعضی مدرسان درباره تجربیات سرمایه گذاری روی استارتاپ ها صحبت می کردیم.

این دوره که به همت دانشگاه Stanford و 500 Startups برگزار شده بود، در نوع خود در دنیا بی‌نظیر است.

استادان این دوره، حتی آن‌های که از دانشگاه استنفورد بودند، همگی تجربیات درخشان و عملی بسیاری در سرمایه گذاری جسورانه داشتند.

هفته‌ی اول صبح‌ها سه استاد ثابت استنفورد درس می‌‌دادند و بعد از ظهر یک یا چند VC سیلیکون ولی تجربیات عملی خود را با ما به اشتراک می‌گذاشتند؛ خوبی این دوره این بود که تقریبا تمام روزها دیو مک کلور کنار ما بود.

امیدوارم بتوانم آموزه‌های این دوره ارزشمند را به خوبی پیاده کنم.

برنامه‌ی بعدی ام این است که در دو ماه آینده از شرکت های مطرح سیلیکون ولی بازدید کنم؛ با افراد سرشناس و موفق دیدار و گفتگو کنم و تا می‌توانم یاد بگیرم.

اگر به دوره‌ی Venture Capital Unlocked علاقه‌مندید، من سرفصل‌های رسمی خودمان را اینجا به اشتراک می‌گذارم:
venture-capital-unlocked-agenda1venture-capital-unlocked-agenda2

 

 

چالش‌های تامین سرمایه در استارتاپ ها

مقاله‌ی «چالش‌های تامین سرمایه در استارتاپ‌ها» در شماره ۳۱، زمستان فصلنامه همشهری اقتصاد منتشر شده است.
متن این مقاله را اینجا بازنشر می‌دهم.

ghanemzadeh-challenges-hamshahri

استارتاپ‌ها نوعی از شرکت‌های نوپا هستند که به سرعت رشد می‌کنند، ولی در ابتدای کار با عدم قطعیت بسیار دست‌وپنجه نرم می‌کنند به گونه‌ای که در آغاز حتی در مورد اینکه مشتری‌شان کیست، چه محصولی می‌خواهند تولید کنند و اینکه چگونه پول در می‌آورند سردرگم هستند.

گرچه رشد سریع و نوید بازگشت سرمایه چندصد درصدی از یک‌سو استارتاپ‌ها را برای سرمایه‌گذاری جذاب می‌کند، از دیگر سو این عدم قطعیت و پیچیدگی، سرمایه‌گذاری در استارتاپ‌ها را سخت می‌کند و نیاز به شناختی دقیق از ماهیت و چگونگی کارکرد استارتاپ‌ها را الزامی می‌کند از این رو بسیاری از سرمایه‌گذاران معمولی به این حوزه ورود نمی‌کنند و این صنعت مکانیزم‌های سرمایه‌گذاری خاص خود را دارد. استارتاپ‌ها در مراحل مختلف از عمر خود از هرکدام از این‌ها استفاده می‌کنند.

خودگردانی (Bootstrapping): امروزه کمتر سرمایه‌گذاری روی استارپ‌هایی که در مرحله ایده قرار دارند سرمایه‌گذاری می‌کند چرا که کمتر ایده‌ای است که به تنهایی ارزش داشته باشد. بنیان‌گذاران استارتاپ‌ها باید در این مرحله خود ایده‌شان را اعتبارسنجی کرده و بررسی کنند که آیا این ایده مساله‌ای جدی را که مشتریان برایش اهمیت قایل می‌شوند را حل می‌کند یا اینکه اصلا آن مساله ارزش حل کردن ندارد. بزرگترین چالش بنیانگذاران این است که عاشق ایده خود می‌شوند و همین مانع می‌شود به‌درستی آن‌را بررسی کنند. البته بعضی از دوره‌های پیش شتاب‌دهی راهنمایی لازم برای رسیدن به این مرحله را برای استارتاپ‌ها فراهم می‌کنند.

پس از یافتن مساله‌ای که ارزش حل کردن دارد یا اصطلاحا رسیدن به «همخوانی مساله/راه‌حل» و ساختن نمونه اولیه، استارتاپ‌ها چند گزینه پیش روی خود دارند. گرچه علاوه بر این‌ها حیاتی‌ترین نقش کارآفرینان ساختی تیمی است که مکمل هم هستند و می‌توانند استارتاپ را به پیش برانند.

فرشتگان سرمایه‌گذار (Angel Investors): فرشتگان سرمایه‌گذار معمولا خود کارآفرینانی هستند که از فروش و یا به بورس رفتن استارتاپ خود ثروتمند شده‌اند و با توجه به شناخت خیلی خوبی که از حوزه فناوری دارند مایلند سرمایه خود را به این سمت بکشانند. چالش بزرگ کنونی این است که با توجه جوان بودن حوزه کارآفرینی فناوری و استارتاپ‌ها، تعداد خیلی کمی فرشته سرمایه‌گذار وجود دارند و برخی از آن‌ها حتی از صنایع غیر فناور وارد این حوزه شده‌اند. برخی دیگر نیز ترجیح می‌دهند در مراحل بعدتر (مثلا بعد از شتاب‌دهنده‌ها) سرمایه‌گذاری کنند.

شتاب‌دهنده‌ها (Accelerators): شتاب‌دهنده‌ها معمولا نقش بسیار مهمی در اکوسیستم استارتاپی شهرها دارند. همینطور که از نام‌شان پیداست وظیفه آن‌ها شتاب‌دادن به فرآیند موفقیت (یا گاه شکست) استارتاپ است. شتاب‌دهنده‌ها معمولا استارتاپ‌های رسیده به «همخوانی مساله/راه‌حل» را پذیرش کرده و تلاش می‌کنند که آن‌ها را به مهمترین نقطه عمر استارتاپ‌ها یعنی «همخوانی محصول/بازار» برسانند و آن جایی است که بازار به شکل جدی شروع به واکنش خیلی خوب و زیاد به محصول آن‌ها می‌کنند و این همان‌جایی است که رشد زیاد استارتاپ‌ها شروع می‌شود. این نقطه از آن رو حیاتی است که درصد بالای از استارتاپ‌ها به آن نمی‌رسند که این البته بخشی جدایی‌ناپذیر از ماهیت کسب‌وکار استارتاپ‌هاست.

شتاب‌دهنده‌ها معمولا سرمایه‌ای اندک (اصطلاحا Pre-Seed)، در برخی موارد فضای کاری و مهم‌تر از همه آموزش و مربی‌گری را برای استارتاپ‌ها فراهم می‌کنند. خوشبختانه در حال حاضر حداقل ۷ شتاب‌دهنده در کشور در حال فعالیت هستند و روزبه‌روز بر تعداد آن‌ها افزوده می‌شود. بزرگ‌ترین چالش شتاب‌دهنده‌ها نبود شبکه‌مربیان کارآزموده و باتجربه است که یکی از دلایل آن، جوان بودن اکوسیستم و صنعت است.

استارتاپ‌هایی که نمونه‌ی اولیه ساخته‌اند یه راه غیر متعارف دیگر برای جذب سرمایه برای محصول خود دارند و آن جمع‌سپاری (CrowdFunding) ست. که در مجالی دیگر به آن می‌پردازیم.

سرمایه‌گذار ارزش آفرین (Venture Capital): استارتاپ‌ها پس از رسیدن به «همخوانی محصول/بازار» باید روی رشد تمرکز کنند و برای آن به سرمایه‌ی بیشتری نیاز دارند که باید از سوی شرکت‌های سرمایه‌گذاری ارزش‌آفری تامین شود، بزرگ‌ترین چالش استارتاپ‌ها در ایران در این بخش است چرا که تعداد VC‌ها هنوز بسیار کم است و از این میان هم جز معدودی، بیشترشان هنوز تفکری سنتی دارند و می‌خواهند کنترل هیات مدیره را به دست گیرند یا اینکه قسمت اعظم سهام را به‌دست بیاورند که البته این کار علاوه بر کُشتن انگیزه کارآفرینان، در دورهای بعد سرمایه‌پذیری برای استارتاپ‌ها مشکل ایجاد می‌کند و در درازمدت باعث مرگ شرکت می‌شود. صنعت سرمایه‌گذاری ارزش‌آفرین همچون خود اکوسیستم استارتاپی ایران بسیار جوان است ولی امید می‌رود به‌زودی و با ورود بازیگران بیشتر و به‌روز تر به این عرصه، وضعیت به مراتب بهتر گردد.

در پایان، باز هم یادآور می‌شوم که سرمایه‌گذاری در حوزه‌ای استارتاپ‌ها نوپا ست و بسیاری از مسایل آن هنوز جا نیفتاده است. برای نمونه هنوز ارزش‌گذاری استارتاپ‌ها حتی با نُرم منطقه فاصله بسیار دارد. یا شرایط (term) قراردادهای سرمایه‌گذاری غیرمنصفانه هستند.

نکته بسیار مهم دیگر این است که به علت کم‌بودن تعداد سرمایه‌گذاران ارزش آفرین «جدّی»، این خطر وجود دارد که این‌سرمایه‌گذاران رهبری بازار را به‌گونه‌ای که خود می‌خواهند به‌دست گیرند و این اکوسیستم نوپا را از آن خود کنند.
چالش دیگر نیز ورود سازمان‌های دولتی یا حمایت کورکورانه نهادهای دولتی ست که می‌تواند ضربه مهلکی به بدنه نوزادگونه و ضریف این اکوسیستم وارد نماید.

آموزه‌هایی از استارتاپ Buffer در جذب سرمایه

بافر (Buffer) یکی از استارتاپ‌های عادی و موفق محبوب من است و همیشه در سمینارها و کارگاه‌هایم آن‌را مثال می‌زنم.
 
این استارتاپ تازگی اعلان کرد که -طی حدودا ۳ سال- به ۱میلیون کاربر رسیده، که از این میان ۱۶ هزار پول می‌پردازند، درآمد سالانه به ۲ میلیون دلار رسیده و  … و تیم آن‌ها «الان» تازه به ۱۳ نفر رسیده است. (اینجا داستان این سفر سه ساله را بخوانید)
 
در نوشته‌ای کوتاه در «گروه استارتاپ‌های ایران» (اینجا) دلایل اینکه به این استارتاپ علاقه‌مندم را نوشته‌ام.
 
در این نوشته می‌خواهم درباره آنچه از فرآیند جذب سرمایه توسط این استارتاپ آموختم بنویسم:
 
این آموزه‌ها را از اسلایدهای زیر که مدت‌ها پیش دیده بودم فرا گرفتم. این اسلایدها به ویژه برای آن دسته از دوستانی که همان روز اولی که ایده به ذهنشان می‌رسد دنبال سرمایه‌گذار هستند بسیار آموزنده است.
 

 
۰- این اسلاید برای جذب سرمایه در مرحله پیدایش (هسته / Seed) است و برای جذب ۵۰۰ هزار دلار به کار رفته است. (دقت کنید نیم میلیون دلار در اکوسیستم استارتاپی آمریکا مبلغ بالایی نیست)
 
۱. با بیان مساله شروع می‌شود.
 
۲. محصول قبلا انتشار یافته و در هنگام ارایه برای «اولین سرمایه پذیری جدی» ۵۵ هزار کاربر و ۸۰۰ کاربری که پول می‌پردازند دارد.
 
۳. (در هنگام این ارایه) بافر با نرخ خوب (۴۰ درصد) در حال رشد است.
 
۴. اینکه چه هنگام شروع کرده و چه مسیری را طی کرده مشخص است. (کارآفرینی سفری دست‌کم ۵ ساله است)
 
۵. استارتاپ به اقبال و پذیرش عمومی (traction) رسیده و حالا دنبال جذب جدی سرمایه است.
 
۶. مدل درآمد و سنجه‌های کلیدی (conversion rate و churn rate و LTV و CAC) را آورده است.
 
۷. این میزان سرمایه از ۱۸ فرشته سرمایه‌گذار جذب شده است. (مقادیر کم از هرکدام)
 
۸. با همه این احوال برای جذب همین مقدار کم سرمایه هم بنیانگذاران طی ۵۰ جلسه با ۲۰۰ سرمایه‌گذار صحبت کرده‌اند تا ۱۸ «بله» گرفته‌اند.
 
۹. در هنگام جذب این سرمایه هنوز تیمشان بسیار کوچک است (اگر اشتباه نکنم هنوز ۲ یا ۳ نفر) و ۲ نفر رایزن/ اندرزگر (Advisor)
 
این هم از اسلایدها:
 

 
پ.ن: داستان اینکه بافر چگونه شروع کرد و ایده اولیه خود را با کاربرد Lean Startup اعتبارسنجی کرد و اینکه چگونه در ۷ هفته به درآمدزایی رسید را از دست ندهید (اینجا)
 
پ.ن ۲: قبلا در پست «دورهای سرمایه‌پذیری استارتاپ‌ها» درباره مراحل جذب سرمایه در استارتاپ ها نوشته‌ام.
 
می خواهید بار دیگر که مطلبی نوشته شد، آگاه گردید؟ عضو خوراک (feed) این بلاگ شوید.
 
می‌توانید توییت‌های پارسی من درباره استارتاپ‌ها را@ghanemzadeh (اینجا) دنبال کنید.

دورهای سرمایه‌پذیری استارتاپ‌ها

در نوشته «نکاتی در مورد سرمایه گذاری استارتاپ ها» به انواع سرمایه‌گذارها و فازهای مختلف سرمایه‌گذاری استارتاپ ها پرداختم. اینکه هر گونه از سرمایه‌گذار معمولا در کدام مرحله و به چه میزان سرمایه‌گذاری می‌کند و اینکه از دید سرمایه‌پذیری، استارتاپ چه فازهایی دارد و در هر فاز معمولا چه میزان سرمایه می‌پذیرد.

 

در این نوشته قصد دارم به دورها (فازهای) مختلف سرمایه‌پذیری بیشتر بپردازم و اینکه در هر دور استارتاپ روی چه چیز/هایی تمرکز می‌کند.
این نوشته برگردانی است از این نوشته خیلی خوب.

 

همانطور که می‌دانید سرمایه برای استارتاپ موتور محرک و پیشرانه است، در چرخه عمر، استارتاپ همینطور که جلو می‌رود بنا به نیازهای مختلف دور (Round)های مختلفی از سرمایه‌پذیری (Funding) را پیش رو دارد.
۱. سرمایه پذیری در فاز هسته/ پیدایش (Seed)
۲. دور نخست و دوم (Series A & B)
۳. و گاهی دورهای سوم و چهارم (Series C & D)

 

سرمایه‌پذیری در مرحله پیدایش (هسته): معمولا پذیرش ۱۰ میلیون تومان  تا ۱۰۰ متغییر است. استارتاپ این پول را برای پوشش هزینه‌ها و حقوق برای ۳-۶ ماه می‌خواهد. شرکت دقیقا در مرحله آغازین (early stage) است و محصول کاملا عمل نیامده است، ایده نیز هنوز تست نشده است. این مرحله، مرحله جستجو نیز خوانده می‌شود چرا که در این مرحله استارتاپ هنوز در جستجوی کشف مشتریان خود، بازار و مدل کسب و کار است. اصولا هرآنچه که شما دارید «مفروضات» است و به شما پول داده شده تا ۶ ماه دوام بیاورید تا این مفروضات را اعتبارسنجی کنید. بیشتر سرمایه‌گذارن در این مرحله فرشتگان سرمایه‌گذار، مراکز رشد و یا شتاب دهنده‌های استارتاپ هستند. همینطور در آغاز این مرحله می‌توانید از دوستان و آشنایان پول بگیرید.
همینطور می‌توان سرمایه را از طریق سرمایه‌پذیری اجتماعی (CrowdFunding) جذب کرد که معمولا از طریق سایت‌‌های این کار نظیر kickstarter.com صورت می‌گیرد.

 

دور نخست و دوم: استارتاپ‌ها دراین دورها میزان سرمایه‌های متفاوتی را جذب می‌کنند، بستگی دارد به معروفیت پایه‌گذاران، گونه بازار و پتانسیل فرصت. معمولا از ۱۰۰ میلیون تا ۵۰۰ میلیون تومان. پولی که برای این شرکت جمع شده است هزینه‌های این شرکت را برای ۱۲-۱۸ ماه پوشش می‌دهد. در این مرحله که مرحله ساخت نیز خوانده می‌شود باید همه مفروضات خود را اعتبار سنجی کرده باشید و دید به مراتب بهتری درباره محصول نهایی، مشتریان و مدل کسب و کار خود داشته باشید. در این مرحله تمرکز باید روی جذب مهندسان بیشتر و ساخت محصول باشد. سرمایه‌گذاران در این دور سرمایه‌گذارن خطر پذیر مراحل آغازین (early stage VC) و جمعی از فرشتگان سرمایه‌گذار هستند.

 

دور سوم و چهارم: این‌ها دورهای پایانی (برای استارتاپ) هستند. پولی که جمع می‌شود معمولا بین ۵۰۰ میلیون تا ۵ میلیارد تومان است. این مرحله مرحله رشد نیز خوانده می‌شود و در آن بیشتر پول صرف جذب مشتریان جدید و گسترش به بازارهای جدید می‌شود. سرمایه‌گذران در این مرحله معمولا سرمایه‌گذارن خطر پذیر مراحل پایانی هستند. هدف آن‌ها آماده ساختن شرکت برای سهامی عام شدن و ورود به بورس است تا سودکلانی عایدشان شود.

پ.ن: عددها برای ایران (به شدت) بومی شده‌اند.

 

می خواهید بار دیگر که مطلبی نوشته شد، آگاه گردید؟ عضو خوراک (feed) این بلاگ شوید.

می‌توانید توییت‌های پارسی من درباره استارتاپ‌ها را@ghanemzadeh (اینجا) دنبال کنید.

نکاتی در مورد سرمایه گذاری استارتاپ ها

همزمان با شکل‌گیری اکوسیستم استارتاپی ایران بحث سرمایه‌گذاری در استارتاپ‌ها دارد بالا می‌گیرد. گرچه این بخش نیز مانند دیگر بخش‌ها هنوز در مرحله جنینی است ولی بهتر دیدم همین آغاز کار چند نکته (که به ذهنم رسید) را یادآور شوم؛ چون ممکن است در آینده دچار سو تعبیر (استفاده) هایی شویم.

 

انواع سرمایه‌گذارها:
سرمایه‌گذارها با توجه به روش سرمایه‌گذاری، فازی که در آن سرمایه‌گذاری می‌کنند و میزان سرمایه‌گذاری به دسته‌های مختلفی تقسیم می‌شوند که آن‌ها را در سه دسته خلاصه می‌کنم:
۱. فرشتگان سرمایه‌گذار (Angel Investors): اشخاصی هستند که مایلند روی استارتاپ‌ها سرمایه‌گذاری کنند این‌ها معمولا در فازهای نخست (فاز هسته) سرمایه‌گذاری می‌کنند.
۲. شتاب دهنده های استارتاپ (Accelerators): گونه‌ای از مراکز رشد با چرخه عمر کوتاه هستند که علاوه بر سرمایه، مکان (البته نه همه آن‌ها)، آموزش، مربی گری (Mentoring) و شبکه‌سازی را هم فراهم می‌کنند و در برابر، درصدی از سهام را بر می‌دارند. سرمایه‌گذاری این‌ها هم جزو فازهای نخست محسوب می‌شود. مبلغی که برای ایران پیشنهاد می‌شود  بین ۳۰ تا ۶۰ میلیون تومان است.
۳. شرکت‌های سرمایه‌گذاری خطر پذیر (Venture Capital): این‌‌ها معمولا در فازهای بالاتر سرمایه‌گذاری می‌کنند، معمولا پس از رسیدن استارتاپ به همخوانی محصول بازار و با توجه به میزان سرمایه‌گذاری در فازهای مختلف (دور نخست، دور دوم و …) به دسته‌های مختلف تقسیم می‌شوند.

 

فازهای مختلف سرمایه‌گذاری:
همینطور که استارتاپ چرخه عمر و پیشرفت خود را طی می‌کنند  فازهای مختلف سرمایه‌گذاری را پیش رو دارد:
۱. خودگردانی (Bootstrapping): در این فاز که خود بسندگی نیز می‌توان نامید شما با استفاده از اندوخته‌های خود، یاری گرفتن از خانواده، قرض و خرده درآمد‌ها [ایده] استارتاپ خود را جلو می‌برید. سرمایه لازم در این فاز تا ۱۰ میلیون تومان است.
۲. فاز هسته (یا پیدایش یا Seed): در این مرحله شما به سرمایه‌گذاری ۳۰- ۷۵ میلیون تومانی نیاز خواهید داشت. که به ازای آن بخشی از سهام خود را واگذار می‌نمایید.
۳. دور نخست (Series A): از این فاز به بعد سرمایه‌گذاری VC ها آغاز می‌شود، در این فاز مبلغ سرمایه‌پذیری بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ میلیون تومان است و ممکن است تا ۲۵ درصد سهام استارتاپ را نیز واگذار نمایید.
۴. دور دوم (Series B): در این فاز شما مبالغ به مراتب بالاتر یعنی چیزی بین ۳۰۰ تا ۵۰۰ میلیون تومان را پذیرا خواهید بود و با توجه به افق پیش روی شرکت و سرمایه‌گذاری‌های پیشین درصدی از سهام شرکت را واگذار می‌نمایید.
۵. دورهای بالاتر (Series C, D, …): در این مراحل دیگر شما استارتاپ محسوب نخواهید شد و برای سر و سامان دادن به کسب و کار، پیشی گرفتن از رقبا و … سرمایه مبالغ بالاتر را جذب می‌نمایید.

نکته: اعداد حدودی هستند و برای ایران بومی شده‌اند وگرنه در نمونه‌های خارجی در این فازها اعداد به مراتب بالاتر هستند.
 

چند نکته مهم:
۱. خرید ایده با سرمایه‌گذاری روی استارتاپ فرق می‌کند. اگر ایده تان را پیش کسی/ جایی ارایه می‌کنید و او پیشنهاد ۸۰/۲۰ (۸۰ آن‌ها) می‌کند، ایده شما را خریده است و نامش را نمی‌توان سرمایه‌گذاری گذاشت.
۲. شرکت‌سرمایه‌گذاری (VC) حتما باید سایت داشته باشد.
سبد سرمایه‌گذاری (پورتفولیو) سرمایه‌گذاری‌های آن باید روی سایت مشخص باشد. یعنی مشخص شود که قبلا روی چه استارتاپ‌هایی سرمایه‌گذاری کرده است.
به شرکت سرمایه‌گذاری که سایت ندارد اعتماد نکنید. منظورم VC است نه فرشته سرمایه‌گذار.
شرکت‌های سرمایه‌گذار معمولا زمینه‌های مورد علاقه خود در سرمایه‌گذاری و نیز فازی که در آن سرمایه‌گذاری می‌کنند را در سایت خود عنوان می‌کنند.

 

در پست «دورهای سرمایه‌پذیری استارتاپ‌ها» بیشتر به ویژگی‌های هر فاز و کارهایی که استارتاپ با پول‌های جمع شده در آن فاز باید انجام دهد خواهم پرداخت.

 

پ.ن: امیدوارم در فرصتی درباره مسایل قانونی، انواع توافقنامه‌های سرمایه‌گذاری و Term Sheet ها در پستی جدا بنویسم.

 

می خواهید بار دیگر که مطلبی نوشته شد، آگاه گردید؟ عضو خوراک (feed) این بلاگ شوید.

می‌توانید توییت‌های پارسی من درباره استارتاپ‌ها را@ghanemzadeh (اینجا) دنبال کنید.