فایر‌فاکس + پارسی: ارمغانی از آسمان

من فایرفاکس را بسیار دوست دارم، مدت‌ها پیش از آنکه نسخه 1.0 آن بیرون بیاید آن را نصب کردم و درجا دلبسته آن شدم. حتا نامش را دوست دارم و هنگامیکه نامش در دبیان و پیرو آن در پارسیکس تغییر کرد بسیار ناراحت شدم.

از دیگر اخلاق من این است که به شدت از نرم‌افزارهای فارسی شده دوری می‌کنم. وقتی نخستین بار درباره افزونه یا همان “ترجمه فارسی فایرفاکس” خواندم، با تردید و از روی کنجکاوی آنرا نصب کردم. اما چیز دیگری بود، از آن لذت بردم و بکار بردن آن‌را توصیه می‌کنم:

1. نخست اینکه این کار علمی و رسمی صورت‌گرفته بود و افزونه از سایت رسمی بنیاد موزیلا دریافت می‌شد و آنها این افزونه را آزموده و تایید کرده بودند.

2. نصب بسیار بسیار آسان بود، تنها کافی بود تا روی دکمه “Install Now ” کلیک کنی تا برنامه نصب گردد. (در نسخه های پیشین نصب Quick Locale Switcher هم لازم بود- البته به همان سادگی- اما در نسخه 2.0.0.8 این کار هم لازم نیست) آموزش نصب را اینجا می‌توانید ببینید.

3. این کار را شیر مردی به نام “بهرام مراوندی” به تنهایی انجام داده بود، مهندسی ایرانی که برون از ایران کار می‌کند و این کار را از روی علاقه انجام داده بود. (راستی براساس آخرین اطلاعات آقای مراوندی اصفهانی است)

4. از دیگر مزایای این ترجمه این بود که با بروزشدن‌های فایرفاکس بروزمی شد.

این پروژه ادامه پیدا کرد تا امروز که گسترش پیدا کرده و افزونه های دیگری نیز پارسی شده و می‌شود.

به‌تازگی سایتی جدا (https://www.mozillafirefox.ir) برای پروژه فایر فارسی راه‌اندازی شده است، سایتی شکیل به همراه راهنماها و آموزش هایی کاربردی به فارسی. که آقای مراوندی به تنهایی آن را راه اندازی کرده و نگهداری می کند.

این سایت دارای بخشهای مختلف از جمله برنامه‌نویسی، بلاگ، افزونه‌ها و راهنما است. صفحه‌اصلی آخرین اخبار مرتبط با فایرفاکس و پروژه را دربردارد.https://www.mozillafirefox.ir/

راهنمای آن عالی است و همه چیز را برای تبدیل یک فرد به یک کاربر حرفه‌ای داراست، از مدیریت کوکی‌ها گرفته تا فهرست کلیدهای میان‌بر فایرفاکس.

در بخش افزونه‌ها به جز “ترجمه فارسی فایرفاکس” افزونه‌های دیگری فهرست شده‌اند، به آنها پیوند داده شده و شرحی کوتاه هم آورده شده از جمله این افزونه‌ها: برنامه‌های فارسی فایرفاکس، سالنامه ایرانی، جی‌میل راست به چپ، پشتیبان‌گیری فایرفاکس هستند.

بلاگ خوبی هم دارد که خودم در Google Reader عضو شدم تا با آن هماهنگ باشم.

بخش برنامه نویسی هم به کار کسانی می‌آید که می‌خواهند برای فایرفاکس برنامه‌نویسی کنند و بخش زیبایی است.

اما این تصویری که در کنار می‌بینید، نواری است که در کنار سایت قرار دارد و حاوی پیوند به مهمترین نوشته‌های سایت است (دست‌کم از دید من): “برنامه نویسی اولین افزونه”: در 3 قسمت، راهنمایی است برای نوشتن افزونه‌های دلخواه برای فایر فاکس، “شرح کامل about:config” راهنمای کامل شخصی‌سازی و پیکربندی دلخواه آن ووو…. حتما سایت را ببنید و آنرا پیگیری نمایید.

من نمی‌دانم تا به حال چند نفر به این پروژه پیوسته و با آن همکاری می‌کنند، امیدورام هرروز استفاده کنندگان و همکاری‌کنندگان در این پروژه بیشتر گردند.

پ.ن: در پست “چرا دانشجویان ایرانی باید در پروژه های آزاد/بازمتن مشارکت کنند!؟” به دانشجویان توصیه کردم که به دلایلی- که آنجا آورده ام- درپروژه‌های آزاد/بازمتن مشارکت کنند. یکی از پروژه‌های مفید و کاربردی که دانش برنامه‌نویسی زیادی هم لازم ندارد، این پروژه است: بشتابید.

مدیران عامل شرکت های آزاد/باز‌متن: آشنایی، تجربه‌ها و توصیه‌ها

یکی از معروف ترین بلاگ ها درباره کسب و کار باز متن The Open Road است که در پست “بلاگ هایی برای پیدا کردن دید بهتر از بازمتن” هم از آن نام بردم، این بلاگ را Matt Asay یکی از بهترین تحلیل گران کسب و کارهای آزاد/بازمتن می نویسد که خود در شرکت بازمتن Alfresco هم کار می کند. دراین بلاگ او یک سری نوشته دارد با نام “مدیر عامل باز متن” که اکنون به شماره 22 رسیده است و در این نوشته ها او درباره موفق ترین مدیران عامل شرکت های آزاد/بازمتن، شرکتشان و توصیه‌های آنها می‌نویسد، پیشتر در مقاله “۱۲ مدل کسب و کار بازمتن” مدل کسب‌ و کار برخی از این شرکت ها را بیان کرده‌ام. خواندن این نوشته ها را به کسانی که در فکر برپایی شرکتی آزاد/بازمتن هستند و یا یک چنین شرکتی را اداره می‌کنند اکیدا توصیه می‌کنم.

اینجا نام هر فرد، سپس شرکتی که وی مدیر عامل آن است آورده شده:

The Open Source CEO Series:

1. Dave Rosenberg, MuleSource
2. Javier Soltero, Hyperic
3. Marten Mickos, MySQL
4. John Powell, Alfresco
5. Fabrizio Capobianco, Funambol
6. Boris Kraft, Magnolia
7. Kelly Herrell, Vyatta
8. Satish Dharmaraj, Zimbra
9. Ranga Rangachari, Groundwork
10. Dries Buytaert, Drupal
11. John Roberts, SugarCRM
12. Toby Oliver, Path Intelligence
13. Danny Windham, Digium
14. Bill Karpovich, Zenoss
15. Mark Brewer, Covalent
16. Gianugo Rabellino, Sourcesense
17. Bob Walters, Untangle
18. Paul Doscher, JasperSoft
19. Pete Childers, Zmanda
20. Rod Johnson, Interface 21
21. Harold Goldberg, Zend Technologies
22. Eero Teerikorpi, Continuent

اگر می خواهید بار دیگری که  مطلبی نوشته شد، آگاه گردید. عضو خوراک (feed) این بلاگ شوید.

چرا دانشجویان ایرانی باید در پروژه های آزاد/بازمتن مشارکت کنند!؟

می دانید که من از طرفداران نرم افزارهای آزاد/بازمتن هستم، اما این پست ربطی به این طرفداری ندارد. حتا اگر می خواهید پس از فراغت از تحصیل به خارج رفته و در مایکروسافت! استخدام شوید مهارت هایی که در این پروژه ها فرا می گیرید بسیار به استخدام راحت و سریع تر شما کمک می کند.

یکی از مسایلی که دانشجویان ایرانی پس از فراغت از تحصیل با آن دست و پنجه نرم می کنند نداشتن سابقه و تجربه است، از دیگر سو معمولا چیز بدرد بخوری هم در دانشگاه نیاموخته اند که در عمل به آنها کمک کند و البته بیشتر شرکت ها هم برنامه نویس/برنامه ساز صفر کیلومتر نمی خواهند.

شرکت در پروژه های آزاد/باز متن چه کمکی می کند؟

پس دانشجویان باید به نوعی تجربه کنند و مهارت های برنامه نویسی خود را بالا ببرند. شرکت های کامپیوتری خوب هم که کار در آنها چیزی به آدم بیاموزد یا به تعداد انگشتان دست هستند یا اصلا کارآموز نمی گیرند. اما هنگامی که در یک پروژه بازمتن (اکیدا توصیه می کنم در پروژه هایی مشارکت کنید که بین المللی باشند و برنامه نویسانی از کشورهای مختلف به ویژه هند یا آمریکا در آن همکاری کنند، نه پروژه هایی که تنها ایرانیان در آن هستند) کمک می کند که:

– کُِد خوب بنویسید و این کار را تمرین کنید، دیگر اعضای گروه (تیم) کد های شما را درست می کنند و به شما می گویند که چگونه کد بهتری بنویسید. در ضمن هرچه بیشتر کُد بنویسد، ماهرتر می شوید: کارنیکو کردن از پر کردن است.

– با استاندارد ها و روش های به روز و کاربردی برنامه نویسی آشنا می شوید .

– چون پروژه بین المللی است -و ما معمولا تا اجبار و زور بالای سرمان نباشد کاری را نمی کنیم- زبانتان را تقویت می کنید.

– با نرم افزار های و روش های کنترل نسخه (Version Control) آشنا می شوید.

– کار گروهی یاد می گیرید. (امیدروارم!)

و سر آخر تجربه هایی دارید که در کمتر شرکت ایرانی می توانید بیاموزید و آوردن این تجربه ها در رزومه تان، هر استخدام کننده ای را وسوسه می کند تا شما را بکار گیرید.

پ. ن. ۰: در ادامه می‌توانید «راهنمای کوچک همکاری در پروژه‌های بازمتن» را بخوانید.

پ. ن. ۱: راستی برای چند تا از بچه ها که در اینگونه پروژه ها همکاری می کنند از طرف گوگل، بله واقعا گوگل، پیشنهاد همکاری و استخدام آمده است.

پ.ن. ۲: این پی‌نوشت را ۸ ماه پس از پست می‌نویسم. نوشته «هفت دليل براي‌ برنامه‌نويسي با لينوكس»  از مجله شبکه
را بخوانید.

پ.ن ۳: همچنین نوشته‌ی مفید سعید زبردست با نام «همکاری در پروژه های کد باز بدون کد نویسی» را بخوانید.

اگر می خواهید بار دیگر که  مطلبی نوشته شد، آگاه گردید. عضو خوراک (feed) این بلاگ شوید(فید چیست و نحوه استفاده از فید.) همچنین می توانید مرا در تویتر دنبال کنید. «فهرست همه نوشته‌ها»ی من را اینجا ببینید.

Balatarinاین نوشته را به بالاترین بفرستید:

منابعی برای آشنایی با کسب و کار بازمتن

دوستانی از من منابعی برای آشنایی بیشتر با “کسب و کار متن باز و اقتصاد آن” خواسته اند، آنچه در اینجا می آید آغازی است برای آشنایی با جهانی بزرگ و رو به رشد:

1. مقاله کلاسیکِ “کلیسا و بازار” نوشته ی اریک ریموند، که وی در آن نشان داده که بازمتن می تواند کسب و کاری جدی و درآمدزا باشد. ترجمه ای خوب از آن با قلم شیوای “نیما ابوطالبی” را می توانید از اینجا بگیرید.

2. کتاب “کسب و کار و اقتصاد نرم‌افزارهای متن‌باز” که طرح ملی نرم‌افزارهای آزاد/متن‌باز آنرا به فارسی برگردانده را نیز از اینجا می توانید بگیرید.

3. اگر به هر طریقی دسترسی دارید کتاب”Open Sources 2.0 “پر است از نوشته های خوب و هر فصل از آن را یک متخصص نوشته است. به ویژه فصل های 6-9 به تجاری سازی، مدل های کسب و کار و دیگر جنبه های مالی بازمتن پرداخته است.

4. کتاب “Succeeding with Open Source: An Overview” نیز کتابی جالب و بر اساس تجربه های نویسنده آن است.

5. کتاب “Perspectives on Free and Open Source Software” که مانند منبع 3 هر فصل از آنرا یک متخصص نوشته است، این کتاب را کامل یا فصل به فصل می توانید از اینجا بارگیری کنید.

6. بلاگ هایی را که در که در پست”بلاگ هایی برای پیدا کردن دید بهتر از بازمتن” نام برده ام پیگیری نمایید.

پ.ن: من در این بلاگ ” کسب و کار” را برابرنهادی برای “Business”بکار می برم.

اگر می خواهید بار دیگری که  مطلبی نوشته شد، آگاه گردید. عضو خوراک (feed) این بلاگ شوید.

یک پروژه بازمتن به همراه یک تیم بازاریابی. تصورش را بکنید.

بیشتر پروژهای بازمتن را افراد فنی مشتاقی آغاز می کنند که خوره هستند. هیچکدام از ابزارهای موجود، کاری که آنها می خواهند را نمی کند، پس آنها برنامه خود را می سازند و کدمنبع آن را در دسترس جهانیان قرار می دهد. دیگر سازندگان- که به همان اندازه اشتیاق دارند- از این کار خوششان می آید و در برطرف ساختن خطاها و افزودن ویژگی های جدید همکاری می کنند. این مدل تا زمانی جواب می دهد که پذیرندگان اولیه خودشان افرادی فنی باشند … اما مدیران سازمان ها این ایده را نمی پسندند. آنها تنها شماره یک جا را می خواهند که با آن طرف باشند.

به این خاطر است که من از صحبت با جان نیوتن لذت بردم، او یکی از موسسان و مدیر فنی شرکت Alfresco است، شرکتی که سیستم مدیریت محتوایِ(CMS) سازمانی باز متن می سازد. شرکت آنها در سال 2005 به وسیله جان نیوتن (از موسسان شرکت Documentum) و جان پاول (مدیر ارشد عملیاتی سابق شرکت Business Objects) برپا شد. این شرکت چیزی دارد که من به ندرت در جامعه بازمتن می بینم: روابط عمومی و دانش بازاریابی.

برخلاف پروژه هایی که با این نگرش آغاز می شوند: “پدرم یک دفتر خالی دارد، بهتر است شرکت بزنیم”، گروه Alfresco با نگرشی رقابتی با محوریت نرم افزار مدیریت محتوا شرکتشان را برپا کردند و به دنبال فرصت های نو در بازار گشتند. Alfresco بازمتن را سازوکاری یکتا برای پخش و توزیع یافت. این همان جمله ای است که از هواداران فنی بازمتن هم می شنوید، اما منظور کلی آنها این است: “ما این نرم افزار را می سازیم و دیگران می آیند… اگر نیامدند هم طوری نمی شود، چون کدی که ما نوشته ایم خیلی خوب است.” این گونه پروژه ها ممکن است به موفقیت برسد اما از آنها پولی در نمی آید. و سرآخر هزینه ها باید پرداخت شوند.

روشن است که آنها (Alfresco) می دانستند که چه نیاز دارند تا محصولی اساسی تولید کنند. Alfresco چشم اندازش نرم افزار مدیریت محتوایی بود که خواسته های سازمان ها را در بر داشت. در حالیکه بسیاری از نرم افزارهای مدیریت محتوای بازمتن در دسترس هستند، معمولا برای یک کار مشخص مثل ساخت وب سایت، ساخته شده اند. رقابت Alfresco با جوملا، دروپال یا پلون نیست بلکه با FileNet، OpenText و Documentum است. نیوتن می گوید بازمتن شرکت را قادر می سازد تا بستری مقرون به صرفه ارایه کند، %80 آنچه مشتریان بکار می برند شامل مدیریت رکوردها، مدیریت تصویر، بستر مشارکتی و مخزن محتوا پیشتر نوشته شده است. احتمالا نیوتن از اینکه درباره ویژگی های محصولش با من سخن می گفت خیلی خوشحال بوده است و روشن است که کاربران سازمانی نیز از پیشینه درخشان موسسان شرکت مطمئن تر می شوند. اما آنچه توجه اصلی من را بر می انگیخت وضعیت خارق العاده شرکتی عادی بود که درباره سازمان ها سخن می گفت اما هنوز می خواست بازمتن باشد.

این گروه با خُبرگان بازمتن مصاحبه کرده بودند تا بدانند چه کاری جواب می دهد و بر اساس بهترین تجربه ها مدل کسب و کار خود را بسازند. موسسان شرکت در بازمتن تازه کار بودند، اما تجربه ها را با آغوش باز می پذیرفتند: آیا آنها باید خدمات را به فروش می گذاشتند؟ نرم افزار هایی بر اساس محصولی پایه؟ کدام بهترین نتیجه را حاصل می کند؟ نیوتن گفت که ” ما چندین مدل را آزمودیم”. برخی زود رد شدند. برای نمونه، مدل کسب و کار بازمتن که در آن بخشی از کُد رایگان است، ولی ویژگی های سازمانی پولی، برای سازمان های دولتی که دستور داشتند محصولات کاملا بازمتن بکارببرند،جواب نمی داد.

نیوتن در ادامه گفت: در عوض ” ما دریافتیم که فرصت در OEM (فروشندگان اصلی) و VAR (فروشندگان ارزش افزوده) وجود دارد.” افراد نرم افزار را بارگیری و امتحان می کنند. اما هر زمان که بخواهند نرم افزار بازمتن را در محیط سازمانی استفاده کنند، می توانند آنگاه برخی از سرویس ها را خریداری می کنند، سرویس هایی مثل حمایت فنی، خدمات نگهداری و پشتیبانی سریع و دسترسی درجا به ترمیم خطا. کُد %100 بازمتن و براساس مجوز GPL است. (آنها تنها کسانی نیستند که این مدل کسب و کار را پذیرفته اند، نیوتن می گوید MySQL هم این مدل را به کار می برد.)

بخاطر جامعه محور بودن، آنها از تمانی مزیت های فرایندهای ساخت نرم افزار بازمتن استفاده کردند. از آنجا که Alfresco نرم افزارهای بازمتن بسیاری را در ساختش بکار برده، پروژه به سرعت اجرا شد. در شش ماه، نخستین نسخه بتا برای آزمایش آماده بود. سامانه ی تولید تا انتهای 2005 کامل شده بود. گرچه آنها انتظار داشتند یک جامعه ی برنامه نویسان را از نو بسازند، “گروهی از افراد ناراضی وجود داشتند که بخشی از اکوسیستم نرم افزارهای مدیریت محتوای سازمانی بودند ولی با آنها آنگونه که شایسته شان بود برخورد نشده بود”. این افراد دوست داشتند که در یک پروژه بازمتن مشارکت کنند پروژه ای که مشارکت شان در آن، چیزی واقعا متفاوت بسازد.

اگرچه Alfresco دانش بازاریابی بالایی دارد- یک متخصص روابط عمومی با من تماس گرفت و پیشنهاد برگزاری این نشست را داد- چرخه معمولی فروش آن با فرآیند سازمانی استاندارد کاملا متفاوت است. بنابه گفته نیوتن، این شرکت دنبال فروش مستقیم به سازمان ها نیست. کسی در سازمان مشتری ( معمولا فرد فنی که کارش مدیریت محتوا است) نرم افزار را آنلاین می یابد، آنقدر آنرا امتحان می کند تا به این برسد که مناسب نیازهایشان است، آنگاه با مدیرش تماس می گیرد. همینکه که مشتری تلفن را بر دارد، یعنی نرم افزار به فروش رفته. مشتریان سازمانی بزرگتر (البته آنها مشتریان واقعا بزرگی دارند، که بابت آنها به خود می بالند) ممکن است نیاز به جلسه داشته باشند. تجربه آنها می گوید چرخه فروششان از نخستین تماس 40-50 روز است در مقابل چرخه 9-12 ماهه فروشندگان معمولی نرم افزارهای سازمانی. نیوتن هزینه فروش نرم افزارهای بازمتن شان را %20 بودجه فروشندگان نرم افزارهای اختصاصی، برآورد می کند. او می گوید”ما می توانیم با سود یکسان، نرم افزار را ارزان تر بفروشیم” و “هنگامیکه همه هزینه ها کم باشد، گزینه های نزدیک و در دسترس صنعت را فرو می پاشانند.”

نیوتن می گوید: “بازاریابی بهترین راه برای این کار است- اما فروش نه”. این درسی است که دیگر عرضه کنندگان نرم افزارهای سازمانی و کسانی که از آنها خرید می کنند باید از آنها یاد بگیرند.

این نوشته برگردانی است از:

Schindlerو Esther. “An Open-Source Project with a Marketing Team. Imagine That.”

اگر می خواهید بار دیگری که  مطلبی نوشته شد، آگاه گردید. عضو خوراک (feed) این بلاگ شوید.

بلاگ هایی برای پیدا کردن دید بهتر از بازمتن

اینجا فهرست بلاگ ها و سایت های انگلیسی است، خواندن این بلاگ ها دید و بینش بهتر از بازمتن به وجود خواهد آورد:

پ.ن: این فهرست را از جایی گرفته ام و خودم همه آنها را پیگیری نمی کنم .
راستی به مورد 6 بیشتر دقت کنید

مدل کسب و کار بازمتن ۱۲

فهرست ۱۲ مدل اپن سورس به همراه شرکت (موسسه)هایی که این مدل ها را بکار می برند آورده شده است:
۱. نرم افزار رایگان است اما ما برای پایایی و ماندگاری به اعانه (Donation) و کمک مالی (subsidy) نیاز دارد: بنیاد نرم افزاری آپاچی، ObjectWeb ،Eclipse
۲. نرم افزار رایگان است اما ما تبلیغ و جایگاه (مثل نوار ابزار) می فروشیم: موزیلا
۳. نرم افزار رایگان است اما اگر می خواهید آنرا در یک نرم افزار بسته متن (closed source) بکار برید، بهتر است که پولش را بپردازی: Trolltech, DB4Objects, Funambol, MySQL
۴. نرم افزار رایگان است اما خدمات رایگان نیستند: Covalent
۵. نرم افزار رایگان است اما پشتیبانی و نظارت مداوم و دسترسی به فایل های اجرایی (باینری)رایگان نیستند: RedHat
۶. نرم افزار رایگان است اما برخی ویژگی های سازمانی (حرفه ایِ شرکتی) رایگان نیستند: SugarCRM, Zimbra, JasperSoft
۷. نرم افزار رایگان است اما ما بر اساس آن مجصولی بسته متن تولید می کنیم. EnterpriseDB, GreenPlum
۸. نرم افزار رایگان است اما سخت افزار (ی که با آن ارایه می شود) نیست. Asterisk/Digium و SUN
۹. نرم افزار رایگان است اما ما هرچیز دیگری روی این سیاره را می فروشیم، از جمله نرم افزارهای بسته متن: IBM
۱۰. نرم افزار رایگان است اما این کار اصلی ما نیست: Ruby on Rails و اشخاصی که در پروژه ها همکاری می کنند
۱۱ . نرم افزار رایگان است زیرا ما آنرا دور انداخته ایم و دیگر به آن نیاز نداریم
۱۲. نرم افزار رایگان است زیرا ما ترافیک (بازدید) وب را می خواهیم: Google GWT, Yahoo YUI

پ.ن: این مطلب از مقاله Marten Mickos مدیر عامل MySQL گرفته ام لینکش دیگر (دست کم برای من) کار نمی کند ولی من آنرا از اینجا گرفته ام. ولی چون خودم بصورت فراگیر مدتی است دارم روی آن کار می کنم، اگر دوستی منابع بیشتری خواست می توانم در اختیارش قرار دهم.

اگر می خواهید بار دیگری که  مطلبی نوشته شد، آگاه گردید. عضو خوراک (feed) این بلاگ شوید.

مدل کسب و کار

یکی از مفاهیم پایه ای و بسیار مهم در هر کسب و کاری، به ویژه در کسب و کارهای مبتنی بروب و نرم افزاری مدل کسب و کار یا Business Model است. به زبان ساده، این مفهوم بیان می کند که چگونه می خواهید از کسب و کارتان پول در بیاورید.

شاید برخی بگویند “این که واضح است؟ ” اما همیشه اینگونه نیست وبه ویژه در کسب وکارهای اینترنتی و نرم افزاری راههای بسیاری برای در آوردن پول وجود دارد.

برای نمونه در صنعت نرم افزار های آزاد و باز متن (Open Source) در حدود بیست مدل کسب و کار ساده و مرکب وجود دارد. مدل کسب و کار شرکت کانونیکال (سازنده توزیع لینوکس اوبونتو) تا مدت ها مشخص نبود و هنوز هم کاملا مشخص نیست. این مساله آنچنان اهمیت دارد که سال گذشته انتشارات دانشکده بازرگانی هاروارد (Harvard Business School) -بزرگترین و معروف ترین دانشکده کسب و کار دنیا- کتابی به نام “مدل های کسب و کار باز” (Open Business Models) منتشر نمود.

بیان ها و تعاریف بسیاری برای این مفهوم وجود دارد. اما یکی را که در دانشنامه آزاد ویکی پدیا وجود دارد، می آورم: ” مدل کسب و کار ابزاری مفهومی است که شامل مجموعه بزرگی از عناصر و روابط بین آنهاست که منطق تجاری یک شرکت را بیان می کند. توصیف است از ارزشی که یک شرکت به یک یا چندین بخش از مشتریان ارایه می کند و توصیف معماری شرکت و شبکه ای از شرکای آن شرکت است برای خلق، بازاریابی و تحویل سرمایه این ارزش و ارتباط بصورتیکه جریان درآمدی سود زا و ثابت به وجود آورد. ”

اگر از تعریف گذر کنیم، مدل کسب و کار دو کار اصلی انجام می دهد: ارزش می آفریند و سهم بدست آمده از آن ارزش را جمع آوری می کند.

در چند پست آینده در مورد مدل کسب و کار بیشتر می گویم و جداگانه برای کسب و کارهای اینترنتی (وب) و نرم افزار های آزاد و باز متن مدل های معروف را بیان می کنم.

در این رابطه می‌توانید نوشته «۱۲ مدل کسب و کار بازمتن» را نیز بخوانید.

اگر می خواهید بار دیگری که  مطلبی نوشته شد، آگاه گردید. عضو خوراک (feed) این بلاگ شوید.