فناوری اطلاعات و بازار خراب‌کن‌ها

یادآوری: در اینجا منظور من از فناوری اطلاعات همان معنی رایج جهانی آن است ( و نه ایرانی آن) یعنی هنگامی که می‌گویم آی‌تی کار منظورم کسی است که در زمینه رایانه (نرم‌افزار، سخت‌افزار، اینترنت و شبکه) یا جنبه‌های مدیرتی آن کار می‌کند نه لزوما کسی که رشته فناوری اطلاعات خوانده، گرچه آن را هم در بر می‌گیرد.

تعریف بازار خراب کن: در بازار به کسی که محصول/خدماتی را به قیمت (خیلی) پایین تر از روال بازار بفروشد بازار خراب کن می‌گویند. در فناوری اطلاعات افزون بر تعریف یاد شده گونه  دیگری از بازار خراب کن هم داریم.

گونه دوم، که خطرناک‌تر نیز هستند، کسانی هستند که بدون داشتن دانش علمی/فنی و تجربه کافی پروژه‌ای را می‌گیرند و پس از مدتی از عهده کار بر نمی‌آيند یا خراب‌کاری می‌کنند و این سبب می‌شود کارفرما/سفارش دهنده نه تنها پروژه را از آن‌ها بگیرد بلکه دیدش نسبت به صنف و آی‌تی کاران بد می‌شود.

خوشبختانه در فناوری اطلاعات از هر دو دسته فراوان داریم. گاهی نیز آمیخته‌ای از هر دو.

از گونه نخست فراوان می‌توان دید و چیزی روزمره شده است. من نمی‌دانم این دوستان روی چه حسابی قیمت می‌دهند البته روشن است که اصلا روی حساب نیست. برای نمونه چندی پیش جایی پروژه‌ای به ما پیشنهاد کرد. پایه قیمت‌گذاری ما بر اساس نفر/ماهی است که برای انجام پروژه نیاز است. من نیز پروژه را به برنامه‌ساز ارشدمان دادم و وی پس از چند روز به من گفت که اجرای این پروژه فلان نفر/ماه زمان می‌خواهد. من بر اساس آن و اینکه چندی پیش پروژه‌ای مشابه انجام داده بودیم قیمت هشت میلیون تومان را به‌دست آوردم. دوباره پیشنهاد دهنده را دیدم پیش از آنکه چیزی بگویم گفت فلانی رقم یک‌ونیم میلیون تومان را پیشنهاد کرده! من نیز البته بدون اینکه مبلغ مورد نظر خودمان را بگویم با آرامش گفتم که به همان بدهید. که البته با توجه به تجربه می‌دانم او نمی‌تواند در این مدت، با این ویژگی‌ها و کارآمدی پروژه را  در زمان یاد شده دربیاورد. از سوی دیگر قیمت پایین دادن ذهنیت مشتری را هم خراب می‌کند وی گیج می‌شود و دیگر نمی‌تواند قیمت بالاتر را بپذیرد چون از نظر دهنی پذیرفته که این پروژه ارزش کمتری دارد. در این موارد راضی کردن مشتری کار حضرت فیل است و استدلال و منطق و صحبت درباره کیفیت و کارایی راه به جایی نمی‌برد.

اما گونه دوم،  تا کنون خدمات ارزنده‌ای انجام داده‌اند که از میان آن‌ها می‌توان بی‌اعتمادی فزاینده صنعت به آی‌تی کاران را برشمرد. به گونه‌ای که به آی‌تی کاران جور دیگری نگاه می‌کنند. چندی پیش شنیدم که یکی از بزرگترین شرکت‌های تولید لوازم خانگی ایران آنچنان به آی‌تی کاران اعتماد دارد که ورود آن‌ها را به بخش تولید ممنوع کرده (آی‌تی کاران همان شرکت خودش را). بسیاری از صنعت‌کاران هنگامی که از آی‌تی صحبت می‌شود فکر می‌کنند که برای کلاه‌برداری یا حیف‌ومیل پول آن‌ها به آنجا رفته‌اید.

صحبت از این دست زیاد است و حوصله کم. به همین بسنده می‌کنم.

خدا آخر و عاقبت همه را به خیر کند با این رشته و این دوستان.

پ.ن: من البته روی گونه دوم پافشاری بیشتری می‌کنم، چرا که ذهنیت‌ها را خراب می‌کند. بگذارید از اینجا آغاز کنیم. طرف تا به حال با CMS کار نکرده، می‌خواهد «برای یک اداره دولتی» سایت طراحی کند. خوب نتیجه مشخص است و پس از مدتی آنها می‌گویند اصلا سایت نمی‌خواهیم.

یا در فروم‌های لینوکسی می‌بینیم که طرف دو روز است عضو شده، هنوز لینوکس نصب نکرده حالا تصمیم گرفته برود دانشگاه سمینار معرفی لینوکس بگذارد(من به این می‌گویم جو گرفتگی.) خدا رحم کند. می‌رود چرت و پرت می‌گوید دو تا سوال ازش می‌پرسند نمی‌تواند پاسخ دهد. دانشگاهیان هم می‌گویند این هم از لینوکس کارهای ما. یا دیدشان به لینوکس و بازمتن منفی می‌شود.

پ.ن 2: بسیاری زمان‌ها «مشکل اصلی از مشتریان» نیست. بسیار پیش می‌آید که ما (صنف ما) مشتری را بد عادت می‌کنیم. بسیاری از مشتریان، به ویژه برای بار نخست، هیچ درکی از ارزش یک پروژه ندارند. مشکل دیگری که در فناوری اطلاعات وجود دارد ناملموس بودن کیفیت آن است. مشتری، اگر خود فناوری اطلاعات‌کار نباشد، نمی‌تواند درک درستی از کیفیت یک محصول در این زمینه بدست بیاورد و مجبور است به گفته‌های ماها اکتفا کند.

از دیگر سو بسیار پیش می‌آید که ما مشتری را گیج می‌کنیم. فرض مشتری برای کاری مشخص دو پیشنهاد دریافت می‌کند، یکی 200 میلیون تومان و دیگری 30 میلیون (اعداد از دو پیشنهاد واقعی برای یک پروژه برداشته شده) مشتری باید چه کار کند ؟ جالب اینکه اگر دولتی باشد مجبور است قانونا 30 میلیونی را انتخاب کند.

اگر می خواهید بار دیگر که  مطلبی نوشته شد، آگاه گردید. عضو خوراک (feed) این بلاگ شوید. همچنین می توانید مرا در تویتر دنبال کنید. «فهرست همه نوشته‌ها»ی من را اینجا ببینید.

15 Responses to “فناوری اطلاعات و بازار خراب‌کن‌ها”

  1. قیمت پایین دادن و یا همون بازار خراب کردن همیشه هم بدون حساب کتاب نیست
    و همیشه هم کسایی که کار بدون کیفیت انجام می دن آدم های بدی نیستن یعنی مشتری رو متوجه می کنن که مثلا با ۳۰۰۰۰ تومان نمی تونه یه سایت با کیفیت داشته باشه یا مثلا با ۵۰۰۰ برای یک سال هاست با کیفیت خوب نمی دن
    برای قیمت پایین دادن در بعضی از مواقع طرف مجبور من بعضی از مواقع کاری رو که شاید با ۶۰۰۰۰۰ تومان هم انجام نمی دادم رایگان انجام می دم بستگی به موقعیت داره

  2. خوب عقل ندارن! دنبال قیمت کم هم هستن! نتیجه همین میشه!

    و الا یه شرکت گنده که گفتی باید عقل و شعور و مشاور درس درمون داشته باشه!

    نه! مشکل بزرگ اینجا می‌دونی چیه؟
    اینکه آدمایی که پول/قدرت/صنعت دارن عقل/شعور ندارن!
    اونایی هم که عقل دارن، پول/قدرت/صنعت/امکانات/امکان رشد ندارن! همه می‌پوسن! به همین سادگی 🙁

    آی‌تی یه ما یه مشکل دیگه هم داره! البته خودتم قبلا گفتی 😀 اینکه یارو برنامه‌نویس خفنیه ها اما بازاریاب که نیست! نمیتونه بفروشه! اونوقت می‌بینی همه‌ی شرکتها دارن از یه مشت آشغال به عنوان نرم‌افزار استفاده می‌کنن

    نه امید جان، مشکل خیلی بزرگه =))

    ———
    یارو یه پروژه مثل بیلبو به من سفارش داده(تقریبا یک چهارم اون زمان می‌خواست واسه من)! می‌گه ۳روزه تموم می‌شه دیگه!؟ آخه احمق جان! یه سر برو به تاریخچه‌ی سورس بیلبو یا یه چی دیگه تو همون مایه بزن، ببین ۵ ماه فول تایم دو نفر کار کردن که این شده!

  3. این بازار خراب کن ها زیادن

    خیلی زیاد و تو همه جا هستن
    تو حوزه کاریه من که گرافیکه دیگه نگو و نپرس
    طراحی کارت ویزیت و چاپ هزارتا سرجمع هفت هزار تومن

    اون موقع با چه زبونی بفهمونی
    من کارت ویزیت یک رو زیر ده تومن طراحی نمی کنم
    حالا چرا نمی کنی
    اونی که هفت تومن می گیره مگه چیش از تو کمتره
    اخه چرا

    ……..

  4. محمد

    ناگفته پیداست که مشکل اصلی از مشتریان است. کسی که حاضر نیست پول بیشتری پرداخت کند باید کیفیت کم‌تر را هم بپذیرد.

    در عین حال اگر خودمان را جای مشتریان بگذاریم می‌بینیم که شاید ما هم همان کار را می‌کردیم. شاید هم اصلاً به کیفیت بیشتر نیازی نداشته باشند. مشکل این‌جاست که مشتریان *نمی‌دانند* که پرداخت پول بیشتر برای کیفیت بیشتر به نفعشان است.

    راه حل: سعی کنیم به مشتریان یاد بدهیم که هر چقدر پول بدهند، آش می‌خورند. مثلاً یک نمودار قیمت-کیفیت بهشان نشان بدهیم یا بهشان نشان بدهیم که در نگهداری نرم‌افزار، باید چند برابر هزینه‌ی ساخت آن، هزینه‌ی کم‌کیفیتی آن را بپردازند چون نگهداری نرم‌افزار کم‌کیفیت بسیار پرهزینه است.
    این مسئله و همچنین مسئله‌ی نرسیدن پروژه‌های نرم‌افزاری سر زمان و قیمت و کیفیت و امکانات برنامه‌ریزی شده، مسئله‌ی شناخته شده‌ای در مهندسی نرم‌افزار است و یکی از وظایف نرم‌افزارسازان این است که این مسائل را برای مشتریان مطرح کنند. من خیلی کم دیده‌ام در ایران کسی به این مسائل بپردازد. وقتی مشتریان این چیزها را نمی‌دانند نمی‌توان انتظار داشت پول بیشتری بدهند.

    هم کسانی که با کارفرماها سر و کار دارند و هم رسانه‌ها (حتی رسانه‌های شخصی مانند وب‌نوشت‌ها) می‌توانند این مفاهیم را به مشتریان منتقل کنند. باید راه‌هایی پیدا کنیم که مشتریان قانع شوند پرداخت پول بیشتر به نفع خودشان است. صنعت نرم‌افزار باید با بدنه‌ی جامعه‌ی مصرف‌کننده و سفارش‌دهنده ارتباط قوی و نزدیک برقرار کند. این اتفاق نخواهد افتاد مگر این که خودمان بخواهیم و سعی کنیم.

    (عجب نطق حماسی‌ای شد!)

  5. سلام
    چندوفتیه که میام وبلاگ شمارو میخونم . مطالب جالبی دارید و در نوشتن هم خسیس بازی در نمیارید .

    موفق باشید
    کاوه

  6. بنظر من خورده گرفتن بر خراب‌کاران کار خیلی اشتباهیه و اونهایی که توی بازار هستند باید سعی کنند که نظر بازار رو به سوی خودشون برگردونند!
    بعنوان مثال چند وقت ‍یش خواستم کامپیوتر شخصیمو عوض کنم. بعد از جستجو بین سایت‌های مختلف و کمی هم مجلات معتبری که میشناختم، لیست قطعاتی رو که میخواستم آماده کرده و رفتم سراغ چندتا از فروشنده‌ها که قیمت قطعات رو بگیرم و در کمال تعجب متوجه شدم که حتی ۱ قطعه‌ای هم که من لازم دارم موجود ندارند و اغلب اونها توی تهیه قطعات اصلی که انتخاب کرده بودم (مثل مادربرد، پردازنده و رم) به مشکل برخورده بودند!
    وقتی لیست اجناس موجود رو چک کردم دیدم اغلب جنس‌های بی‌کیفیت و ارزون قیمته! وقتی هم گفتم چرا جنس خوب نمیآرین؟ همین دلیلی که شما فرمودی بهم گفت! تعدادی از فروشندگان بی‌تجربه! از کشورهای همسایه جنس‌های ارزون قیمت وارد کرده و به خورد مشتریان که اغلب هم آشنایی چندانی با سخت‌افزار ندارند میدن و مشتری چون میبینه که قیمت پایینتره میره و از اونا میخره!
    چند ساعت وقت گذاشتم و به طرف تفهیم کردم که میتونه با صحبت کردن با مشتری نظرشو جلب کنه که جنس با قیمت پایین کیفیت پایینتری داره و ضرب‌المثل جالبی رو که آلمانی‌ها و ایتالیایی‌ها استفاده میکنند (هنوز انقدر پولدار نشدیم که بخوایم جنس ارزون بخریم) براش شرح دادم تا طرف قبول کرد و الآن مدتیه که کم میفروشه اما جنس خوب میفروشه و سود خوبی هم براش داره و مشتری که یکبار میره طرفش تا همیشه مشتری خودش میمونه!
    علاوه بر اون وقتی کسی ازش بپرسه از کجا میتونم یه کامپیوتر خوب با پشتیبانی تهیه کنم؟ مسلماْ آدرس اونو بهش میده و از این طریق کارش داره روز بروز بهتر میشه.

    خودم توی کار دکوراسیون ساختمونم و روزی که وارد کار پرده شدم، طی چند ماه اول کل فروشم ۳۰.۰۰۰ تومن بود و کم‌کم تونستم به مشتری حالی کنم که خرید جنس ارزون‌قیمت به ضرر خودشه و الآن بحمدا… بعضی وقت‌ها به مشتری قول ۲ ماه بعد میدم و با این وجود مشتری نمیره سراغ فروشگاه/کارگاه دیگه‌ای و ۲ ماه رو منتظر میمونه تا کار با کیفیت تحویل بگیره 🙂

  7. راستش مشکلی که گفتید مخصوص فقط صنف ما نیست و همه به شکلی با آن دست به گریبانند، و راستش شاید اصلا بد نباشد، بالاخره بازار طبقه های مختلفی دارد و هر طبقه به دنبال آنچیزی است که می خواهد. مشکل آنجا برای صنف IT حاد می شود که با کالای انتزاعی سروکار دارد و توجیه مشتری برای تمایز بخشیدن بین دو محصول سخت است. آنجا است که مورد دوم شما یا بدبین شدن بیشتر در مورد همکاران ما رخ می دهد.

    راهکار ساده ای هم دارد به نظر من: استاندارد سازی .
    این استاندارد سازی را می توان در دو جنبه تعریف کرد، محصول و مجری.
    در بحث استاندارد سازی محصول اگر دولت به جای نقشی که الان دارد، مجموعه ای از استاندارد ها را تدوین کند که بوسیله آن بتوان یک محصول را با دیگری و با این استاندارد مقایسه کرد، مشتری که الزاما نباید متخصص هم باشد می تواند راحت تر انتخاب کند، همانگونه که در سایر کشورها هم هست.
    در بحث مجری، الان هیچ استاندارد مشخص و مدونی در جهت شرکتها نداریم، هر کسی می تواند در مورد یک مساله پیشنهاد بدهد بدون آنکه الزامی به متخصص بودنش در آن زمینه باشد. تلاشهایی مانند نظام صنفی یا رتبه بندی شورا هم به دلایل ضعف های اساسی آنها نتوانسته است یک معیار مشخص و قابل اعتنا برای مشتری فراهم کند و تقریبا فراموش شده است.
    این می شود که الان هر کسی که وب سایت 20 هزارتومانی طراحی می کند به خودش اجازه می دهد که در مناقصه پرتال هم شرکت کند و یا مشتری نمی داند نرم افزار حسابداری 5 هزارتومانی بخرد یا 10 میلیون تومانی.
    همین!

  8. گونه دوم !

    من از گونه ي دوم هستم ! 😀 هنوز دانشجوي ITهستم اما واسه خودم كارت ويزيت درست كردم !! :))

  9. […] امروز با یکی از دوستان آی‌تی کار (چقدر سخت است بگویم فناوری اطلاعات کار) درباره فضای کنونی صحبت می‌کردیم، حرفی زد که بسیار جالب بود. می‌گفت ادارات همان هزینه‌های اندکی هم که در آی‌تی سرمایه‌ گذاری می‌کنند برایشان برگشت نداشته. یعنی فلان مقدار می‌دهند تا فلان پروژه را یک شرکت برایشان انجام دهد، پس از مدتی می‌بینند که این پروژه هیچ تاثیری در بالا بردن کارایی یا کم کردن هزینه نداشته است در واقع اندک اثری جز دور ریختن پول نداشته است. و این باعث می‌شود همان‌هایی هم که اندکی دید مثبت به آی‌تی داشتند، دیدشان منفی شود. یکی و تنها یکی از دلایل می‌تواند این باشد که هرکسی می‌تواند واره این حوزه شود و خود را کارشناس آی‌تی بخواند از مهندسان صنایع گرفته تا مهندسان کشاورزی (ن.ک.  فناوری اطلاعات و بازار خراب‌کن‌ها) […]

  10. با سلام و عرض شادباش
    ممنون از اینکه از پوسته طراحی شده توسط ما استفاده می کنید،
    از شما دعوت می کنم از ورژن جدید پوسته که یک ماهیست در مخزن وردپرس فارسی قرار داده شده استفاده کنید،
    ورژن جدید پوسته 4.4 ، ویژگی های گرافیک بصری قوی تر و باگ های css آن رفع شده و یک فونت جذاب با تکنولوژی جدید برای مطالب در نظر گرفته شده است.
    https://wp-persian.com/themes/it-blogs/
    اگر پیشنهاد و یا انتقادی دارید خوشحال میشم از طریق ایمیل با من در میان بگذارید.
    با سپاس

  11. zohreh

    باسلام به همه استادان گرامي.
    راستش من دانشجوي ترم اول آي تي هستم قبل از انتخاب رشته هر مطلبي كه در مورد آي تي ميخوندم خوب و جذب كننده بود ولي بعد از قبول شدنم در رشته آي تي همه ي نظرها نسبت به آي تي برگشته!!!!!
    واقعا دارم ازين انتخاب پشيمون ميشم .به نظر شمادوستان اگه همين اول ترمي برم رشته ي نرم افزار بهترنيست يا ريسكه يا كلا نرم؟؟؟؟

  12. zohreh

    من نديدم يكسالي هست كه پيامي ارسال نكرديد يعني سوال منم بي جواب ميمونه؟؟؟؟
    لطفا سريعتر جوابمو بديد

  13. دخترم این پست را نباید اینجا میزدی
    بهتر است در فروم های کامپیوتری مثلا برنامه نویس بزنی
    ببین علاقه خودت چیست و بعد انتخاب کن
    به نظر من هر دو رشته به شدت به خود فرد و پشتکار و پیگیری اش بستگی دارند. به شدت
    موفق باشی

Leave a Reply

XHTML: You can use these tags: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>