چرا استارتاپ ناب همه چیز را تغییر می‌دهد

مجله Harvard Business Review از معتبرترین نشریات مدیریتی دنیاست، این مجله در آخرین شماره خود (May 2013) در مقاله اصلی خود «Why the Lean Start-Up Changes Everything» به قلم استیو بلنک به معرفی متدولوژی Lean Startup پرداخته است.
 
چرا Lean Startup همه چیز را تغییر می دهد
در آغاز تنها شرکت‌های نوپا از این متدولوژی استفاده می‌کردند ولی مدتی است که سازمان‌‌ها و شرکت‌های بزرگی همچون جنران الکتریک نیز به صورت فراگیر از این روش و ابزارهای آن استفاده می‌کنند و آن‌را در دنیای به سرعت در حال تغییر و مملو از رقابت کنونی بسیار مفید یافته‌اند.
 
این مقاله را از اینجا می‌توانید دانلود نمایید:

چرا استارتاپ ناب همه چیز را تغییر می‌دهد

 

برای نوشته‌های بیشتر درباره Lean Startup به اینجا مراجعه فرمایید.
 
همینطور برای آشنایی با کارگاه کارآفرینی ناب و سرفصل‌های آن به صفحه این کارگاه (اینجا) مراجعه کنید.
 
لطفا بازخوردهای خود درباره این مقاله را از من دریغ نکنید.

 
از دوست عزیزم یوسف مهرداد بی‌بالان به خاطر ویرایش اساسی مقاله بسیار سپاسگزارم.
 

می خواهید بار دیگر که مطلبی نوشته شد، آگاه گردید؟ عضو خوراک (feed) این بلاگ شوید.

می‌توانید توییت‌های پارسی من درباره استارتاپ‌ها را@ghanemzadeh (اینجا) دنبال کنید.

پشته ناب (Lean Stack) چیست؟

پشته نابپیش‌تر بوم ناب (Lean Canvas) را معرفی کردم (اینجا) و با استفاده از آن جهانی‌بینی‌های افراد مختلف به استارتاپ را نشان دادم (اینجا).
در این نوشته می‌خواهم به معرف و چیستی پشته ناب (Lean Stack) که توسط اش موریا معرفی شده (اینجا)، بپردازم.

 
به یاد داشته باشید که محصول واقعی یک کارآفرین راه‌حل نیست بلکه مدل کسب و کاری است که کار می‌دهد.
و کار اصلی کارآفرین این است که به مرور به صورت سیستماتیک آن مدل کسب و کار را ریسک‌زدایی کند.
 
در نوشته «هرم چشم انداز استراتژی- محصول» به لزوم شکستن ایده به چشم‌انداز، استراتژی و محصول پرداختم. حال نشان می‌دهم که هر لایه هرم برای پیاده‌سازی به چه ابزاری نیاز دارد. ما کل ابزارهای این لایه‌های را پشته ناب (Lean Stack) می‌نامیم. پشته ناب شامل مجموعه ابزارهایی است که برای پیاده‌سازی روش Lean Startup در استارتاپ یا سازمان شما به کار برده می‌شوند.
 
۱. لایه چشم انداز- بوم ناب
پایین‌ترین لایه پشته، چشم‌انداز یا چرای شماست، بهترین ابزار برای آن Lean Canvas است. ما بوم ناب را برای مستند کردن بهترین گمانه‌ها برای دست‌یابی به مدل کسب و کاری که کار دهد استفاده می‌کنیم.
 
۲. لایه استراتژی- تخته ریسک و استراتژی
لایه میانی پشته، وصل کننده دو لایه دیگر است. این لایه کمک می‌کند که چشم انداز بزرگ خود را به برنامه جاری سازی استراتژی بشکنیم.
این کار با بررسی همسان (نمونه) های موفق یا ناموفق موجود و نیز بررسی ریسک‌ها با کمک تیم استارتاپ یا مشاوران و سرمایه‌گذاران انجام می‌پذیرد.
 
۳. لایه محصول- تخته یادگیری معتیر
بالاترین لایه پشته برای نشان دادن کاری است که برای محقق سازی چشم انداز هنگام ساخت محصول واقعا صورت می‌گیرد.
 
تخته یادگیری معتیر یک تخته کانبان است و جریان ساخت محصول را به چهار مرحله می‌شکند:

– فهم مساله: پیش از اینکه بخواهید راه‌حل را تعریف کنید باید مشتری و مساله را درک کرده باشید.
– تعریف راه‌حل: به جای مستقیم رفتن سراغ ساخت راه‌حل، نخست از یک دمو/ نمونه بهره ببرید تا راه‌حل را تعریف کنید.
– اعتبار سنجی کیفی: راه‌حل را در مقیاس کوچک اعتبار سنجی کنید.
– درستی سنجی کمی: سرانجام بزرگ شدن و گسترش راه‌حل را درستی‌سنجی کنید.
 

هر محصول در هر زمان فقط در یکی از این چهار مرحله می‌تواند باشد.

یادتان باشد واحد سنجش پیشرفت در Lean Startup یادگیری است نه ساخت.
 
۴. مستند کردن آزمایش‌ها- گزارش آزمایش
گزارش آزمایش که برگرفته از گزارش A3 در سیستم تولید تویوتا است، برای مستند کردن آزمایش‌ها (فعالیت کلیدی در Lean Startup) به کار می‌رود.
همینطور که آزمایش پیش می‌رود داده‌های آزمایش در سمت چپ گزارش نوشته می‌شوند. هنگامیکه آزمایش پایان می‌یابد، بخش یادگیری معتبر و عمل بعدی پر می‌شوند.
 
در این نوشته پشته ناب را خیلی گذرا معرفی کردم، تکنیک‌های استفاده از آن بحث‌های گسترده تری را می‌طلبد به طوریکه در کارگاه دو روزه کارآفرینی ناب در نیمی از روز دوم کارگاه را به Lean Stack و استفاده از آن برای حسابداری نوآوری (Innovation Accounting) می‌پردازم. (اینجا)
 

پشته ناب (Lean Stack) را اینجا دانلود کنید.

 

می خواهید بار دیگر که مطلبی نوشته شد، آگاه گردید؟ عضو خوراک (feed) این بلاگ شوید.

می‌توانید توییت‌های پارسی من درباره استارتاپ‌ها را@ghanemzadeh (اینجا) دنبال کنید.

چرا Lean Startup اینقدر سخت است؟

از بدو ظهور تاکنون Lean Startup جایگاه خود را به عنوان موفق ترین متدولوژی راه‌اندازی و مدیریت استارتاپ ها محکم کرده است؛ اما آیا پیاده‌سازی استارتاپ ناب آسان است!؟

 

متن زیر ترجمه نوشته گیف کانستبل در این باره است. (اینجا)

 

وقتی Lean Startup تازه آمده بود با دو واکنش نادرست مواجه شد:
– این نقشه راهی است برای تضمین موفقیت.
– روشن است ولی ما همین الان هم، این کار کار را می‌کنیم.

 

به هر حال، ناب این‌ها نیست:
– پرسیدن از مشتریان که چه می‌خواهند (یا اینکه آیا فکر می‌کنند که ایده شما عالی است)
– خیلی ساده اسم هر محصول خود را MVP بگذارید
– هر ۱۰ دقیقه ایده‌ای جدید را امتحان کنید.
– ارزان انجام دادن کارها

 

خب پس خود من درباره ناب چگونه فکر می‌کنم، به ویژه در مرحله آغازین؟

– کسب و کار خود را به صورت مجموعه‌ای از فرضیات شکل می‌دهید.
– از ساختمان (و کله خود) بیرون می‌زنید.
– ایده خود را با جدیت به چالش می‌کشید.
– سبک‌ترین و سریع‌ترین راه را برای ایجاد اعتماد به ایده خود پیدا می‌کنید.
– به یادگیری معتبر اولویت بالاتری از محصول و رشد می‌دهید.
– تکرارهای سریعی را اجرا می‌کنید که به اعتبارسنجی (validation) ختم می‌شوند نه به پذیرش
– پیشرفت خود را می‌سنجید و آن داده‌ها را در تصمیم‌های خود وارد می‌کنید.

 

همه این‌ها تاکتیک‌هایی هستند برای ریسک‌زدایی از نوآوری بلندپروازانه شما با بالاترین بازده.

 

پس چرا انجام آن اینقدر سخت است؟

 

۱. سختی‌های جدا کردن مسایل شخصیتی
ایجاد توازن در دامنه تحریف واقعیت با پرسش‌های بی‌طرفانه واقعا سخت است. شما چندین هزار کیلو اعتماد به نفس نیاز دارید تا هم تیمی‌ها و سرمایه‌ را جذب کنید، و حالا به نحوی نیاز دارید تا بسیار فروتن باشید و خود را با شور و نشاط به چالش بطلبید.

 

۲. رویاهایم را از من نگیر
چشم انداز جالب است، و پیشران ما به عنوان پایه‌گذار و نوآور است. هیچکس دوست ندارد بفهمد که اشتباه می‌کند. ذات انسان است که خبرهای بد را نپذیرد و وقتی‌که با خوشحالی در برج عاج محصولی را طراحی کرده و می‌سازید، چشم انداز شما ٪۱۰۰ درست می‌شود، مشتریان شما ٪۱۰۰ خوشحال هستند (برای اینکه اصلا وجود ندارند) و پتانسیل کسب و کار شما خدشه ناپذیر است. با این وجود هم، گاهی ممکن است از سوی سرمایه‌گذاران بالاتر ارزش گذاری شوید وقتی که هنوز واقعا به بازار نزده‌اید  (البته معمولا کارآفرینانی که استارتاپ قبلی خود را با موفقیت فروخته‌اند می‌توانند چنین کاری کنند.)

 

و البته با رویای اینکه استیو جابز هستید، می‌خواهید فقط به تخیلات خود گوش کنید. (بدون توجه به اینکه جابز چه میزان باورنکردنی از منابع و نیروها را بر سر یک مساله می‌ریخت)

 

۳. من در حوزه خودم متخصص هستم
متخصصان می‌توانند  برای استارتاپ مضر باشند. متاسفانه، بسیاری از خبرگان تجربه و دانش خود را به عنوان واقعیتی اثبات شده می‌بینند نه فرضیه. هنگامیکه شما نوآوری می‌کنید، باید آنچه که می‌دانید را زیر سوال ببرید چرا که دارید چیز جدیدی خلق می‌کنید با همه ویژگی‌های خاص نوآوری.

 

سخت است که بپذیرید تخصص شما مسئولیت است. چیز حیاتی که باید به خاطر داشته باشید این است که نوآوری کردن یعنی شما در حال حدس زدن هستید.

 

۴. ناب ربطی به جذب سرمایه و رشد ندارد
صنعت ما جذب سرمایه را زیادی بزرگ کرده است. جذب سرمایه موفقیت تلقی می‌شود و دست کم برای مدتی کارآفرین را به ستاره راک تبدیل می‌کند.

 

این کار می‌تواند برای استارتاپ خوب باشدیا بد، بستگی به این دارد که آن را تقویت کند یا که به بیراهه ببرد. نکته کلیدی که باید یادمان باشد این است که جذب سرمایه به استارتاپ اکسیژن لازم را می‌دهد ولی با موفقیت یکی نیست.

 

سرمایه‌گذاران دوست دارند رشد را ببینند، ولی اغلب درباره پایدار یا معنادار بودن آن چیزی نمی‌پرسند. انضباط ناب از سوی شرکت‌هایی که تلاش می‌کنند رشد بسازند پس زده می‌شود، به جای آنکه با استفاده از ناب روی پیشرفت پایه‌ای، سنجه‌های غیر بیهوده و موفقیت پایدار تمرکز کنند.

 

۵. قاطی کردن با ساخت محصول
بسیاری اوقات از کارآفرینان خواسته می‌شود که «این چیز لعنتی را بساز»، اما ناب به یادگیری ارزش بیشتری از محصول می‌دهد.

 

طبیعی است که تشنه چشم‌انداز، راه‌حل تان و سریع شناخته شدن باشید. از بسیاری جهات، ناب می‌گوید «صبور باش، گام‌به گام جلو برو، واقع بین باش». صبور بودن سخت است. و برای برنامه‌ساز نرم‌افزار، بیرون دادن محصول همچون پیشرفت است ولی همه ما باید به خاطر داشته باشیم که اینچنین نیست.

 

این مورد شماره ۵ برای من از همه خطرناک‌تر است چراکه من ذاتا «سازنده» هستم. عاشق طراحی و ساخت چیزها هستم. جالب است که اول بسازیم و بعد ببینیم که چه می‌شود. البته، هر چه چشم‌اندازتان بزرگتر باشید بیشتر وسوسه می‌شوید که بسازید. استارتاپ ناب برای این کار روش‌های سودمندی را ارایه می‌کند.

 

۶. ترس از پس زده شدن
دنیای استارتاپ‌ها گرایش دارد به داستان‌های موفقیت. ولی سرزمین استارتاپ‌ها مانند کوه یخی است و همانقدر خطرناک. ما موفقیت‌های اندکی که از آب بیرون زده را می‌بینیم و تلاش می‌کنیم کارها و استقامت آن‌ها را کپی کنیم. حجم انبوهی از استارتاپ‌های شکست خورده‌ای را که به خاطر پافشاری و چشم اندازشان شکست خورده‌اند و زیر آب هستند را نادیده می‌گیریم.

 

بیشتر افراد توسط فلسفه  «همه چیز یا هیچ چیز» در طراحی محصول از پا در می‌آیند. به بیان دیگر، چرا خودمان را برای تست چیزی که نیمه‌ساز است و محتملا شکست خواهد خورد به زحمت بیندازیم؟ پاسخ این است که به این خاطر که می‌توانید یاد بگیرید.
دومین چیزی که باید یادمان باشد این است که اگر می‌خواهید که همه قطعات پازل به درستی در جای خود قرار بگیرند تا سپس به موفقیت برسید، آنگاه تمام چیزهای عجیب‌وغریب در مقابل (بر علیه) شما صف می‌کشند. (حتی بیشتر از حالت عادی)

 

۷. آشفته است
استارتاپ ناب از روش‌های روش-علمی بهره می‌برد ولی کامل نیست. متغییرها را به سختی می‌توان ایزوله نمود. داده‌های نتیجه روشن نیستند. اندازه نمونه‌ها کوچک است. آسان است که بگوییم «اگر قرار است از داوری و حس خودم بهره ببرم، پس جرا خودم را به زحمت بیندازم و همه این چیزها را تست کنم»

 

۸. راحت نیست
با ناب، شما خودتان، ایده‌تان و اعتبارتان را در معرض دیگران قرار می‌دهید. شما خودتان را جلو چشم مشتریانی قرار می‌دهید که می‌دانند ممکن است شکست بخورید. سرانجام اینکه اگر می‌خواهید دقیق باشید جایی برای پنهان شدن نیست.

 

۹. کتاب قواعدی وجود ندارد
قاعده شماره یک استارتاپ ناب این است که برای استارتاپ ناب قاعده‌ای وجود ندارد. هر نوآوری شرایط خاص خود را دارد. اولویت‌ و تاکتیک‌ها بسیار متفاوت می‌شوند. این است که استارتاپ ناب را برای پذیرش و اجرا سخت می‌کند.

 

سخن پایانی
سرآخر اینکه، بسیاری از جنبه‌های روانشناختی آدمی با اثربخشی و ادامه پذیرش استارتاپ ناب می‌جنگند، ولی موازنه کننده نیروها ترس از اتلاف وقت و احترام عمیق به سختی استارتاپ‌ها هستند. ولی بعضی آدم‌ها باید یکی دوبار چوب این کار را بخورند تا به آن پی ببرند.

 

یادآوری: کارگاه‌های آموزشی من برای استارت آپ ها در همین ماه برگزار می‌شود، برای اطلاع از زمان و برنامه دقیق، اینجا را ببینید.

 

می خواهید بار دیگر که مطلبی نوشته شد، آگاه گردید؟ عضو خوراک (feed) این بلاگ شوید.

می‌توانید توییت‌های پارسی من درباره استارتاپ‌ها را@ghanemzadeh (اینجا) دنبال کنید.

اسلایدهای سمینار استارتاپ‌ها و معرفی متدولوژی Lean Startup

سمینار «درآمدی بر استارتاپ ها و آشنایی با متدولوژی کارآفرینی Lean Startup برای راه‌اندازی و اداره آن‌ها» را در چند روز گذشته در دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران، فرهنگ‌سرای فناوری اطلاعات، دانشگاه آزاد اسلامی قزوین و همینطور در آغاز کارگاهم برای بنیاد نخبگان ارایه کردم.
 
در بخش نخست این سمینار ۲/۵ ساعته به معرفی استارتاپ‌ها، ویژگی‌های آن‌ها و وجه تمایز راه‌اندازی استارتاپ با کارآفرینی معمولی؛ مراحل استارتاپ ها و ویژگی‌های هر مرحله پرداختم و سپس در ادامه به معرفی متدولوژی استارتاپ ناب (Lean Startup)- جدیدترین و موفق ترین متدولوژی راه‌اندازی و اداره استارتاپ‌ها- پرداخته و مهم‌ترین ابزار در پیاده‌سازی آن یعنی بوم نوپاب ناب (Lean canvas) را معرفی کردم.
 
برای آشنایی بیشتر با بوم استارتاپ ناب و بارگیری آن به اینجا بروید.
 
همینطور برای دیدن همه نوشته های من درباره متدولوژی استارتاپ ناب یا همان Lean Startup اینجا را ملاحظه فرمایید.
 
اسلایدهای این سمینار اکنون پیش روی شماست:

 

 
اسلایدها را می‌توانید از اسلایدشیر (اینجا) بارگیری نمایید.
 

یادآوری: کارگاه‌های آموزشی من برای استارت آپ ها در همین ماه برگزار می‌شود، برای اطلاع از زمان و برنامه دقیق، اینجا را ببینید.

 

می خواهید بار دیگر که مطلبی نوشته شد، آگاه گردید؟ عضو خوراک (feed) این بلاگ شوید.

می‌توانید توییت‌های پارسی من درباره استارتاپ‌ها را@ghanemzadeh (اینجا) دنبال کنید.

۱۰ نکته در مربی‌گری استارتاپ ها

یکی از مهمترین چالش‌های رخدادهای فشرده و کوتاه نظیر استارتاپ ویکند (Startup Weekend) مربی گری در آن‌هاست. چندی پیش به این متن خیلی مفید برخوردم و بهتر دیدم که به فارسی برگردانم.

 

۱- نخست به پایه‌ها بپردازید
مطمئن شوید که تیم می‌تواند ایده اساسی پشت محصول خود را توضیح دهد:
– مساله‌ای که آن‌ها حل می‌کنند چیست؟
– مشتری آن‌ها کیست؟
– چگونه این مساله را حل می‌کنند یا به این نیاز پاسخ می‌دهند؟

 

۲- بزرگترین مخاطرات را اولویت بندی کنید
از آن‌ها بخواهید ۲-۳ تا از بزرگترین ریسک‌های خود را اولویت‌بندی کرده و مفروضات خود برای هرکدام را بیان کنند. کلید کار در این است که اطمینان پیدا کنید که تیم تمام جنبه‌های کسب و کار را بررسی می‌کند:

– مدل کسب و کار چیست؟ (چه کسی برای محصول پول می‌دهد، چگونه و آیا آن‌ها پول دارند؟)
– اندازه بازار چقدر است؟ آیا انتظارات آن‌ها از اندازه بازار واقع بینانه است؟
– رقبای آن‌ها چه کسانی هستند و چرا بهتر هستند؟
– گمانه‌های آن‌ها برای (روش) بدست آوردن مشتری چیست؟
– آیا ریسک‌های فنی هم برای خلق راه حل وجود دارد؟

 

۳- تاکتیک‌ها را عملی پیاده کنید
برای بزرگترین مخاطرات مشخص شده، تاکتیک‌های مشخصی را که تیم برنامه‌ریزی می‌کند بررسی کنید و از خود بپرسید:
– آیا این تاکتیک‌ها داده‌های کاربردی برای معتبر یا نامعتبر کردن مفروضات فراهم می‌کنند؟
– آیا می‌توان به هر شکلی این تاکتیک‌ها را روان‌تر کرد؟
– آیا می‌توانید تاکتیک‌های تست کردن دیگری پیشنهاد دهید که برای فرآیندشان مفید باشد؟

 

۴- از شبکه خود استفاده کنید
به اینکه چگونه می‌توانید تاکتیک‌هایشان را تسهیل کنید فکر کنید؛ این به ویژه زمانی‌که تیم‌ها نیاز به دسترسی به نوع خاص و غیرمتعارفی از مشتری دارند اهمیت پیدا می‌کند. آیا می‌توانید آن‌ها را به کسی معرفی کنید و پشت تلفن آن‌ها را با کس دیگری ارتباط دهید؟ آیا با کسی دوست هستید که بتواند این کار را بکند؟ دیگر آدم‌ها معمولا مشتاقانه این کار را می‌کنند.

 

۵- آن‌ها را به چالش بکشید و با آن‌ها بحث کنید
از پرسیدن پرسش‌های سخت نهراسید. تیم را مجبور کنید تا مفروضات خود را به چالش بکشند و تفکر خود را گسترش دهند.

 

۶- بگذارید تیم خودش به نتیجه‌گیری برسد
هرگز چیزی را به عنوان پاسخ یا وحی منزل به آن‌ها ندهید. در گوشزد کردن ریسک‌ها، رقبا یا مشابه‌های قبلی که دیده‌اید درنگ نکنید ولی بگذارید که خود تیم پس از بازبینی آموزه‌هایش به نتیجه برسد.

 

۷- مراقب نحوه وقفه ایجاد کردن باشید
آن دور و بر باشید ولی مراقب اینکه چگونه در کار تیم وقفه ایجاد می‌کنید هم باشید. اغلب تنها با چند پرسش می‌توانید تشخیص دهید که آیا تیم در حال دست‌وپا زدن (بیهوده) است یا سرگرم کاری مفید. اگر در حال انجام کار مفید است، بگذارید کارشان را بکنند ولی اگر به نظر می‌رسد که دست‌وپا می‌زنند یا به اندازه کافی از ساختمان بیرون نزده‌اند، آنگاه دست به کار شوید.

 

۸- ساده نگش دارید
تیم مجبور است که کلی کار را در اندک زمانی انجام دهد، پس تعاملتان با آن‌ها را به گونه‌ای مدیریت کنید که تاثیرگذار و کارا باشد. از قطع کردن مودبانه ولی قاطع سخنان کسی که می‌خواهد کلی وقت صرف توضیح محصول عالی‌ تیم و همه‌ی ویژگی‌های آن کند نهراسید .

شما می‌خواهید تیم را در حرکت نگه دارید. گاهی لازم می‌شود که با اعضای تیم تکی صحبت کنید یا با گروه کوچکتری از آن‌ها صحبت کنید، تا بتوانند از تقسیم و غلبه بهره ببرند. مربی‌گری خود را بنا به نیاز اولویت‌بندی و بخش بندی کنید، نیازی نیست که همان بار اول همه چیز را بگویید.

 

۹. با مربیان دیگر همکاری کنید
اگر جایی گیر کردید یا فکر می‌کنید به تاکتیک‌های کارا تری نیاز است، از اینکه سراغ مربیان دیگر بروید تردید نکنید. همه چیز را همگان دانند، و گاهی اوقات اینکه چه پندی بدهید واقعا حساس است. گرچه، اگر سراغ مربی دیگری می‌روید، ابتدا وضعیت را خلاصه وار برایش بگویید تا تیم مجبور نشود همه چیز را از نو بشنود.

 

اوقاتی که شما معمولا به یک دیدگاه دیگر نیاز پیدا می‌کنید:
– وقتی تیم با یک چرخش/خیز دست‌و پنجه نرم‌ می‌کند
– وقتی درون تیم در مورد اولویت‌بندی‌های تناقض وجو دارد.
– وقتی آن‌ها به شما می‌گویند که این تاکتیک‌ها بازخورد زیادی نخواهد داشت، ولی شما تاکتیک‌های بهتری به ذهنتان نمی‌رسد.

 

۱۰- مربی باشید نه رهبر تیم
یادتان باشد که شما مربی هستید نه رهبر تیم. شرکت کنندگان بیش از هر چیزی به خاطر فرآیند در این رخداد شرکت می‌کنند. خواندن درباره «استارتاپ ناب» خوب و مفید است، ولی این چیزها وقتی به خوبی درک می‌شوند که به صورت عملی روی ایده‌ها اجرا شوند. شاید نیاز باشد فشار بیاورید تا تیم از حاشیه امن خود بیرون بزند ولی به آنها ماهیگیری یاد بدهید نه اینکه به آن‌ها ماهی بدهید.

 

یادآوری: کارگاه‌های آموزشی من برای استارت آپ ها در همین ماه برگزار می‌شود، برای اطلاع از زمان و برنامه دقیق، اینجا را ببینید.

 

می خواهید بار دیگر که مطلبی نوشته شد، آگاه گردید؟ عضو خوراک (feed) این بلاگ شوید. اگر عضو Twitter هستید، می‌توانید توییت‌های پارسی من درباره استارتاپ‌ها را @ghanemzadeh (اینجا) دنبال کنید.

کارگاه‌های آموزشی: برنامه زمانی

 Startup Workshop

 

۱. کارگاه کارآفرینی ناب (پیاده‌سازی مفاهیم Lean Startup در عمل) (سرفصل) [تهران و اصفهان]

– تهران، پنجشنبه ۱۳ مهرماه

– اصفهان، جمعه ۷ مهرماه
 
۲. کارگاه طراحی و نوآوری مدل‌ کسب و کار (سرفصل) [تهران و اصفهان]

– اصفهان، جمعه ۱۴ مهر

– تهران، جمعه ۲۱ مهر
 
شرکت ها، موسسات و هلدینگ ها هم می‌توانند برای برگزاری این کارگاه‌ها در محل سازمان شان با من تماس بگیرند.
 
روش ثبت نام:

۱. واریز مبلغ سرمایه‌گذاری:
برای تهران ۱۲۵ هزار تومان
برای اصفهان ۹۵ هزارتومان
 
حساب -)

شماره حساب:     0017100095897
شناسه حساب بانكي ايران (شبا):     –
شماره کارت:     –
به نام ناصر غانم زاده
 
۲. سپس با جناب آقای – به شماره تماس گرفته و ثبت‌نام خود را قطعی نمایید.
هرگونه پرسش درباره دوره را می‌توانید از طریق ایمیل [email protected] مطرح نمایید.
 
مکان
اصفهان- خیابان شمس آبادی- بعد از چهار راه قصر- مرکز تحقیقات معلمان
تهران- خ سپهبد قرنی- بالاتر از تقاطع طالقانی- نبش اراک- اداره کار استان تهران- طبقه هفتم- سالان آموزش

دانلود رایگان کتاب مفاهیم Lean Startup

کتاب کوچک مفاهیم پایه‌ای استارتاپ ناب پیش روی شماست. در این کتاب مفاهیم نوین و آزموده شده کارآفرینی بیان می‌شوند؛ مفاهیمی که دانستن آن‌ها برای هر کارآفرین و فرد نوآور که به دنبال موفقیت است، واجب است.

این کتاب کوچک حاصل نوشته‌هایی است که اینجا درباره شرکت استارتاپ ناب نوشته‌ام، به صورت یکجا، با صفحه‌بندی مناسب‌تر و البته به ترتیبی که خواننده را کامل با این مفاهیم کلیدی آشنا کرده و او را برای پیاده‌سازی استارتاپ ناب در کسب و کار خود آماده سازد.

 

دانلود کتاب

 

کتابی که پیش رو دارید پیش‌درآمد کتابی است که سرگرم ترجمه‌ی آن هستم، پیاده‌سازی ناب، که در آن به تکنیک‌های عملی پیاده‌سازی استارتاپ ناب (Lean Startup) برای کارآفرینان پرداخته‌ام.  برای آگاهی بیشتر از این کتاب به سایت آن www.LeanStartup.ir رفته و ثبت‌نام کنید.

این کتاب را به دوستان خود معرفی کنید.

این کتاب رایگان است، کپی و فرستادن آن برای دیگران نه تنها مانعی ندارد، بلکه توصیه هم می‌شود.

 
یادآوری:
– این کتاب فقط به مفاهیم پایه‌ای می‌پردازد و در کتاب پیاده‌سازی به تکنیک‌های عملی خواهم پرداخت .
– از دید من دانستن مفهوم خیلی مهم است و اولویت بالاتری دارد از تکنیک‌های عملی. چراکه اگر فردی مفاهیم را نداند در عمل هم قطعا به بیراهه خواهد رفت. نمود آن را در همین «کارآفرینی» می‌توان دید که هنوز بسیاری واقعا نمی‌دانند چیست و برای همین هم هست که توفیق چندانی پیدا نکرده‌ایم.
– لطفا حتما دیدگاه‌های خود برای بهتر شدن کتاب را بیان بفرمایید .
 

یادآوری: کارگاه‌های آموزشی من برای استارت آپ ها در همین ماه برگزار می‌شود، برای اطلاع از زمان و برنامه دقیق، اینجا را ببینید.

 

می خواهید بار دیگر که مطلبی نوشته شد، آگاه گردید؟ عضو خوراک (feed) این بلاگ شوید. برای دست‌یابی به هم‌افزایی و اشتراک دیدگاه‌ها می‌توانید به صفحه‌ی Facebook بلاگ (اینجا) بروید.

کتاب خلق مدل کسب و کار

دو سال پیش خیلی اتفاقی با کتاب بسیار خوب آقای استروالدر Business Model Generation  آشنا شدم و علاوه بر اینکه از خواندن آن چیزهای فراوان یاد گرفتم، کلی هم لذت بردم، چرا که کتاب طراحی بسیاری زیبا و کم‌نظیری داشت.
راستش چندین بار هم وسوسه ترجمه به سرم زد ولی همت نکردم.
 
تا اینکه چندی پیش آگاهی یافتم که کتاب به فارسی برگردانده شده.
انتشارات آریا قلم هم مَحبت کرده و یک نسخه به رسم هدیه برایم فرستادند. که در جا شروع به خواندن کردم.
راستش پیش از دیدن کتاب نگران طراحی و ساختار اصلی بودم که خوشبختانه با  تلاش فراوان طراح داخل، کتاب همانند کتاب اصلی درآمده است.
 
معرفی کتاب در یک جمله، اگر با کسب و کار سروکار دارید یا کارآفرین هستید، حتماً این کتاب را بخوانید، حتما.
 
کتاب با معرفی بوم مدل کسب و کار -که قبلاً معرفی کرده‌ام اینجا– آغاز می‌شود و یکایک بخش‌ها را به‌صورت مفصل توضیح می‌دهد.
در بخش‌های بعد با استفاده از بوم به عنوان ابزرای استراتژیک برای طراحی یا تحلیل به معرفی الگو‌های موفق کسب و کار، طراحی، استراتژی و فرآیندهای کسب و کار می‌پردازد.
 
کتاب پر است از مثال‌های شرکت‌های موفق و بررسی رفتار و مدل کسب و کار آن‌ها. مثال‌ها تقریباً گستره‌ی وسیعی از صنایع مختلف را در بر می‌گیرند.

صنایعی همچون بانکداری خصوصی، مخابرات همراه، نشر مدرن کتاب، اسباب‌بازی، گوگل، کنسول‌های بازی، روزنامه‌ها، اسکایپ، بیمه، ژیلت، صنایع بهداشتی و …

سپس به روش‌های مختلف دست یافتن به بهترین مدل کسب و کار و نوآوری در مدل کسب و کار پرداخته می‌شود.
 
در یک کلام کتاب عالی است همانقدر که از نسخه اصلی کیف کردم از این کتاب استفاده کردم.
 

می‌توانید کتاب را به صورت آنلاین از اینجا تهیه کنید.

 
توجه: در کارگاه «طراحی مدل کسب و کار» من روش مطرح شده در کتاب را با مثال‌هایی ارایه می‌کنم. (اینجا)

نکته: بوم مدل کسب و کار را میتوانید اینجا ببینید و بارگیری کنید.
در ضمن بقیه‌ی اسلایدهای من راجع به مدل کسب و کار را می‌توانید اینجا بیابید.

 

می خواهید بار دیگر که مطلبی نوشته شد، آگاه گردید؟ عضو خوراک (feed) این بلاگ شوید. برای دست‌یابی به هم‌افزایی و اشتراک دیدگاه‌ها می‌توانید به صفحه‌ی Facebook بلاگ (اینجا) بروید.

بوم مدل کسب و کار چیست؟


بوم مدل کسب و کار یا  Business Model Canvas  ابزار مدیریتی و کارآفرینانه استراتژیک است که به شما اجازه می‌دهد مدل کسب و کار خود را توصیف، طراحی و اختراع کرده یا  آن‌را به چالش طلبیده و یا تغییر (چرخش:Pivot) دهید.

 

بوم مدل کسب و کار ابزار ساده تصویری و در عین حال بسیار قدرتمند است که ۹ بخش سازنده‌ی مدل‌کسب و کار را توصیف می‌کند. این بخش‌ها شامل بخش‌(های) مشتریان، ارزش پیشنهادی، کانال(های) توزیع، ارتباط با مشتریان، جریان درآمد، فعالیت‌های اصلی، منابع اصلی، شرکای(تجاری) کلیدی و ساختار هزینه‌ها است.

 
بوم مدل کسب و کار
 

 
۱. بخش مشتریان:  مجموعه‌های مختلف مشتریان می‌توانند بر اساس خواسته‌ها و ویژگی‌های مختلف بخش‌بندی شوند (اینجا را ببینید). شما کدام بخش(ها) را هدف گرفته‌اید؟
انواع بخش‌های مشتریان شامل: بازار انبوه، گوشه بازار، بخش‌بندی شده، متنوع، بازار چند وجهی می‌شوند.

۲. ارزش پیشنهادی: به هر بخش از مشتریان چه ارزشی (مجموعه‌ای از محصولات و خدمات) را ارایه می‌کنید. ارزش پیشنهادی شما باید شما را از رقبایتان متمایز سازد. ارزش پیشنهادی ارزش را از طریق المان‌های (کمی و کیفی) مختلفی فراهم می کند از جمله: تازگی، عملکرد، سفارشی‌سازی، انجام رساندن کار، طراحی، برند و خوش‌نامی، قیمت، کاهش هزینه‌ها، کاهش ریسک، دسترسی‌پذیری ،و راحتی و آسایش.

۳. کانال توزیع: شرکت می‌تواند ارزش پیشنهادی را از طریق کانال‌های توزیع مختلفی به مشتریان برساند. شرکت می‌تواند از طریق کانال‌های خودش و یا کانال‌های شرکای تجاری‌اش و یا ترکیبی از هر دو به مشتریان دسترسی پیدا کند.

۴. ارتباط با مشتریان: امروزه ارتباط با مشتریان و حفظ آن برای اطمینان از موفقیت شرکت الزامی است. شکل‌های مختلف ارتباط با مشتریان شامل: کمک شخصی، کمک شخصی اختصاصی، سلف سرویس، سرویس‌های خودکار، جوامع کاربری و خلق مشترک (با مشتری) می‌شود.

۵. جریان درآمد: شرکت چگونه از هر بخش از مشتریان درآمد کسب می‌کند. روش‌های مختلف ایجاد جریان درآمدی شامل: فروش دارایی، حق استفاده، حق اشتراک (عضویت)، اجاره/ قرض، حق استفاده از مجوز/ امتیاز، حق کارگزاری و تبلیغات می‌شود.

۶. منابع اصلی: منابعی که برای خلق ارزش برای مشتری ضروری هستند و جزو دارایی‌های شرکت محسوب می‌شوند. منابع می‌توانند انسانی، مالی، فیزیکی یا معنوی باشند.

۷. فعالیت‌های اصلی: مهمترین فعالیت‌های شرکت برای اجرای ارزش پیشنهای شرکت چه هستند؟.

۸. شرکای کلیدی: برای بهبود عملیات و کاهش ریسک مدل کسب و کار معمولا شرکت‌ها با برخی دیگر مشارکت‌های تجاری صورت می‌دهند. این مشارکت‌ها به روش‌های: همکاری استراتژیک با شرکت‌های رقیب و غیر رقیب، سرمایه‌گذاری‌های مشترک، روابط خریدار-فراهم‌کننده و پیمان/ اتحادهای استراتژیک امکان پذیر هستند.

۹. ساختار هزینه‌ها: عملیاتی کردن مدل‌های کسب و کار مختلف چه هزینه‌هایی را در بر دارد. معمولا کسب و کارها چیزی بین هزینه‌محور و ارزش‌محور هستند.  ساختار هزینه‌ها دارای خصیصه‌های: هزینه‌های ثابت، هزینه‌های متغییر، اقتصاد مقیاس (کاهش هزینه با افزایش تعداد) و اقتصاد محدوده (کاهش هزینه با افزایش محدوده کاری) است.
 

 
یکی از ویژگی‌های این ابزار امکان استفاده گروهی و به چالش کشیدن مدل کسب و کار شرکت خود است.

 
الکساندر استروالدر (Alexander Osterwalder) و دوستش در کتاب گرانسنگ «خلق مدل کسب و کار» -که در پست بعدی (اینجا) به معرفی آن می‌پردازم.- با استفاده از این بوم روشی را برای خلق، طراحی و نیز تحلیل مدل کسب و کار معرفی می‌نمایند. این ابزار همچنین برای تحلیل و بررسی مدل کسب و کار رقبا و دیگر شرکت‌ها کاربرد فراوان دارد.
 
 
مژده: در کارگاه «طراحی مدل کسب و کار» من این روش را با مثال‌هایی ارایه می‌کنم. (اینجا)
 
نکته: بوم مدل کسب و کار را میتوانید اینجا ببینید و بارگیری کنید.
در ضمن بقیه‌ی اسلایدهای من راجع به مدل کسب و کار را می‌توانید اینجا بیابید.

 

می خواهید بار دیگر که مطلبی نوشته شد، آگاه گردید؟ عضو خوراک (feed) این بلاگ شوید. برای دست‌یابی به هم‌افزایی و اشتراک دیدگاه‌ها می‌توانید به صفحه‌ی Facebook بلاگ (اینجا) بروید.

مدل‌های کسب و کار غیرسنتی

مدل‌های کسب و کاری که  محصول را در ازای مقدار مشخصی پول به مشتری مستقیما نمی‌فروشند. برای نمونه، مدل‌های کسب و کاری که شامل عناصری از «رایگان» هستند یا خواسته‌شان پیش از رسیدن به درآمد، رسیدن به گسترش و بزرگ شدن است.

 

امیدوارم فرصت کنم و بعدها دوباره درباره اعمال فرآیند مشتری‌سازی برای تست و بررسی مدل‌های کسب و کار متفاوت بنویسم. نخست باید تفاوت مشخصی بین اصطلاح‌ها قایل شویم. مهم است بین کارآفرینانی که باور دارند «رایگان» بهترین راه برای رشد کسب و کارشان است و آنانی که میل ندارندکه اعتبار ایده‌هایشان را با بالاترین محک بازار-پول نقد- بسنجند، فرق بگذاریم. این دو (لزوماً) یکسان نیستند.
 

کسب و کارهای فریمیوم (Freemium): چندین سطح حساب (کاربری) دارندکه تفاوت آن‌ها در عملکردهای محصول و قیمت است، یکی از این حساب‌ها رایگان است. کسب و کار فریمیوم باید دارای نسخه‌ای یا سطحی از حساب باشد که نیازمند پرداخت پول است. وگرنه، بنا به تعریف، رایگان است و فریمیوم نیست.

 

مدل کسب و کار «رایگان»: هنگامی توسط یک کسب و کار به‌کار گرفته می‌شود که هدف اصلی آغازین رشد تعداد کاربران است، پیش از آنکه بخواهد بداند (در مقابل فرض به دانستن) چگونه از مشتریان (کاربران) پول در آورد (درآمد از تبلیغات، هدایت کردن کاربران یا کالاهای مجازی). بعضی از این کسب و کارها ممکن است در «مدل پیش از درآمد» باشند. برای نمونه، آن‌ها هنوز روش دقیقی که به‌کار خواهند بست تا از مشتریان پول در بیاورند را نمی‌دانند. بعضی از کسب و کارها نیاز دارند تا استفاده از یکی از محصولاتشان رایگان باشد تا به آن مشتریان دیگر محصولاتشان را بفروشند، در حالیکه برخی‌دیگر نیاز دارند که تعداد کاربرانشان افزایش یابد پیش از آنکه سازوکار خلق ارزش را بیابند.

 

این ششمین نوشته ازمجموعه مفاهیم مدرن کارآفرینی است. برای دیدن فهرست و بقیه اینجا، را ببینید.

می خواهید بار دیگر که مطلبی نوشته شد، آگاه گردید؟ عضو خوراک (feed) این بلاگ شوید.