راهنمای کوچک همکاری در پروژه‌های بازمتن

درآمد: حدود یک سال و چهارماه پیش «چرا دانشجویان ایرانی باید در پروژه های آزاد/بازمتن مشارکت کنند!؟» را نوشتم (نخست آن‌را بخوانید)، تا این که چند روز پیش یه این نوشته برخوردم، ترجمه نام اصلی نوشته «توصیه شغلی به مهندسان نرم‌افزار تازه فارغ‌التحصیل شده یا در شرف آن» (پارسی‌تر: پندهای کاری به مهندسان نرم‌افزار دانش‌آموخته یا در آستانه دانش‌آموختگی) است. اما چون سریع و گذرا همکاری در پروژه‌های بازمتن را نیز یادآور شده، این نام را برگزیدم.

نوشته اصلی:
به این مقاله در Slashdot برخوردم و مرا به یاد آن پندهایی انداخت که به چند تازه دانش‌آموخته که با آنها کارکردم، دادم. همیشه می‌بینم بزرگترین مساله‌ای که استخدام‌کننده‌ها با کسانی که مستقیم از دانشگاه آمده‌اند (یا می‌خواهند که کارشان را به برنامه‌نویسی تغییر دهند) دارند،  این است که آن‌ها دقیق نمی‌دانند در چه مهارت دارند. گرچه بیشتر وقت‌ها می‌توان بدست آورد که آیا آنها باهوش هستند یا خیر و این بخش مهمی از کار است، اما همیشه خوب است که چیزی ملموس برای بررسی در دست داشت، چیزی بیشتر از کَُد «Hello World»  از دوران دانشجویی.

خوشبختانه در دنیای امروز این چیز بوسیله دنیای بازمتن و کمی سخت‌کوشی دست‌یافتنی است. به سادگی یک پروژه بازمتن خوب، کمی نامدار که خوشتان بیاید، بیابید (خود من در پروژه‌های Solr و Mahout ،Lucene همکاری می‌کنم) و در آن همکاری (مشارکت) کنید. با چند بسته (Patch) کوچک و به‌خوبی تست‌شده آغاز کنید، حتا می‌تواند درست‌کردن خطای ساده (Bug Fix) یا تصحیح مستندات باشد. سپس، همینطور که پیشرفت کرده و دانش شما بیشتر می‌شود، در لیست‌های پستی به پرسش‌ها پاسخ دهید و در بسته‌های بزرگتری همکاری کنید. با انجام کارهایی (سطح پایین) که دیگران دوست ندارند انجام دهند با دیگرهمکاری کنندگان دوست شوید. دوستانه و مودبانه برخورد کنید و پاسخ پرسش تازه‌کاران را با ادب و احترام بدهید، همزمان هرچه می‌توانید کارهای سخت‌تر بردارید. این کار را برای دست‌کم شش ماه یا بیشتر انجام دهید، اینگونه مشخص می‌شود که می‌توانید به یک ایده بچسبید و به بار نشستن آن را می‌بینید.

اشتباه متوجه نشوید، این کار، کار پاره وقت بیشتری از شما خواهد گرفت، اما با این کار شما سابقه‌ای محکم برای خود می‌سازید، سابقه‌ای که نشان می‌دهد شما نه تنها می‌دانید که چگونه کُد بنویسید، بلکه نشان‌دهنده این نیز هست که می‌دانید چگونه ایده‌های خود را به شکلی کارا بیان و منتقل کنید و چگونه به‌خوبی با دیگران کنار بیایید. اینها امتیازهایی باور نکردنی برای هر شرکت است و تصمیم‌گیری برای استخدام را بسیار آسان‌تر می‌کند.

در واقع اگر این کار را انجام دهید، در اندک زمانی یک همکاری کننده قوی (Committer) خواهید شد، شرکت‌ها به سراغ شما خواهند آمد و بدون توجه به سن و سابقه پیشین، به شما پیشنهاد کار می‌دهند.

پ.ن: این نوشته را نیز دیروز دیدم که این هم جالب است، بخوانیدش.

اگر می خواهید بار دیگر که  مطلبی نوشته شد، آگاه گردید. عضو خوراک (feed) این بلاگ شوید. همچنین می توانید مرا در تویتر دنبال کنید. «فهرست همه نوشته‌ها»ی من را اینجا ببینید.

چرا بانک بد است و سرمایه‌گذار خوب

فرض: شما کارآفرین هستید، برای برپایی یا گسترش شرکت نوپای خود نیاز به کمک مالی دارید. روشن  است که خودتان به اندازه کافی سرمایه نداشته‌اید و نیز از خانواده، دوستان و آشنایان نتوانسته‌اید قرض بگیرید ( دست‌کم به اندازه).

چه می کنید:
به سراغ بانک میروید و درخواست وام میکنید.

البته من اینجا فرض کرده‌ام که بانک را قانع می‌کنید که به شما وام دهد و آن هم می‌دهد.
در اینکه ما در اینجا چاره‌ای جز وام گرفتم از بانک نداریم و ناگزیریم شکی نیست، اما چرا می گویم بانک بد است.

درآمد: در بیشتر دیگر کشورها بنیانگذاران شرکت‌های نوپا برای جذب سرمایه لازم به سراغ سرمایه‌گذاران خطر پذیر (Venture Capital) یا فرشتگان سرمایه‌گذار (Angel Investor) میروند و نه بانک‌ها.
سرمایه‌گذاران برای اینکه بدانند آیا این کار سودده خواهد بود با نه از کارآفرینان طرح کسب و کار می‌خواهند (Business Plan) و آن را بسیار جدی بررسی می‌کنند آن هم توسط گروهی حرفه‌ای.
گرچه همیشه داوری سرمایه‌گذاران درست نیست اما بسیار کارگشا است. در بیشتر مواقع اگر بگویند کاری جواب نمی‌دهد، نمی‌دهد.

این کار چه سودی دارد؟
نخستین سود این است که کارآفرین می‌آموزد که طرح کسب و کار بنویسد. در راه نوشتن این طرح برنامه‌ریزی،  بررسی دقیق و همه‌جانبه را می‌آموزد که در آینده جزو مهارت‌های مدیریتی مورد نیاز وی می‌شوند. همینگونه مسایل مالی و بازاریابی را می‌آموزد.

چرا بانک بد است؟

بانکها از شما چیز زیادی نمی‌خواهند، البته به جز وثیقه و ضامن،  در بهترین حالت از شما طرح توجیهی می‌خواهند. و طرح توجیهی طرحی بسیار ناقص و گول‌زنک است، چرا که همه چیز را آرمانی فرض کرده و براساس این فرض نانوشته بر مسایل مادی متمرکز است. گرچه هیج کجای طرح توجیهی چنین چیزی نوشته نشده اما فرض می‌کند که شما رقیبی نخواهید داشت، همه محصولات/خدمات شما به فروش خواهد رفت، شرایط محیطی بر کار شما تاثیر نخواهد گذاشت و مجموعه‌ای از این فرض‌ها که هیچگاه محقق نخواهند شد.

اما در طرح کسب و کار شما -اگر درست نوشته شود- همه جوانب باید سنجیده شود.
از دیگر سو بانک به میزان سوددهی شما کاری ندارد. کار ندارد که شما سود کرده‌اید یا زیان. شما را به حال خود رها می‌کند. فقط این اندازه برایش مهم است که شما بتوانید از پس بازگرداندن قسط‌ها برآیید.

چرا  سرمایه‌گذار خوب است؟

  • همانگونه که گفتم سرمایه‌گذار،  نخست BP می‌خواهد.
  • میزان سوددهی برایش مهم است، یعنی اگر بخواهد از میان دو طرح یکی را برگزیند آنی را که سوددهی بیشتری داشته باشد، برمی‌گزیند.
  • دید دراز مدت دارد. برخی از آنها تا پنج سال انتظار سوددهی ندارند.
  • اگر پذیرفت که سرمایه‌گذاری کند، از شما قسط و … نمیخواهد، بخشی از سهام شما را خواهد خرید و در سود یا زیان شما شریک خواهد بود.
  • از همه مهمتر سرمایه‌گذار -که البته آدم/تیمی باتجربه است- شما را رها نخواهد کرد، معمولا خودش/ نماینده‌اش در هیات مدیره خواهند بود، تمام تلاش خود را برای بیشیه شدن سود شما و موفقیت کسب و کارتان بکار خواهد بست.

روشن است که وجود سرمایه‌گذاران خطرپذیر یا فرشتگان سرمایه‌گذار بسیار مهم است، بدبختانه ما هنوز چنین چیزی-به صورت واقعی، عملی و فعال- نداریم. دست کم در صنعت فناوری اطلاعات. امیدورام که بزودی چنین افراد/شرکت‌هایی را ببینیم.

اگر می خواهید بار دیگر که  مطلبی نوشته شد، آگاه گردید. عضو خوراک (feed) این بلاگ شوید. همچنین می توانید مرا در تویتر دنبال کنید.

سمینار کسب و کار بازمتن دانشگاه صنعتی

این سه شنبه (۱۵ بهمن ساعت ۱۲:۳۰) سمینار کسب و کار بازمتن در دانشکده مهندسی برق و کامپیوتر دانشگاه صنعتی اصفهان خواهم داشت.

از آنجا که زمان بیشتری در اختیار خواهم داشت(در حدود یک ساعت)، تلاش می کنم با سمینارهای پیشینم کمی متفاوت باشد و افزوده تر.

تلاش می کنم دو بخش به محتوای سمینارهای پیشینم بیفزایم، در آغاز درباره خود «کسب و کار» در حالت کلی سخن خواهم گفت.

در انتها نیز درباره چالش ها و دیدگاه های نو درباره کسب و کار بازمتن، خواهم  گفت.

اسلایدهای بخش نخست آماده شده و دارم باقی را نیز آماده می کنم.

اگر می خواهید بار دیگری که  مطلبی نوشته شد، آگاه گردید. عضو خوراک (feed) این بلاگ شوید. همچنین می توانید مرا در تویتر دنبال کنید.

هزینه‌های برپایی شرکت نوپا

راه‌اندازی یک شرکت نوپا دو گونه هزینه را در بر دارد: هزینه‌هایی که به‌سادگی دیده شده و هزینه‌های که تشخیص آن‌ها سخت است. در این نوشته درباره گونه دوم سخن خواهم گفت و در نوشته‌ای دیگر درباره گونه یکم خواهم نوشت.

نمی‌خواهم بگویم همه آنچه که فهرست کرده‌ام لازم است و باید تهیه کنید. هدفم این بود که دیدی داشته باشید از چیزهایی که باید تهیه کنید و قیمت حدودی آن‌ها. از دیگر سو بسیاری از هزینه ها را ممکن است فراموش کرده باشم.

برخلاف باور بسیاری، همانگونه که بارها اشاره کرده‌ام، برآنم که برپایی یک شرکت آسان نیست حتا اگر تنها از زاویه مالی آن را ببینیم. فکر می‌کنم برای راه‌اندازی کسب و کاری نوپا به مبلغی بین ۲۰-۵۰ میلیون تومان نیاز است، که بستگی دارد به تعداد افراد در آغاز کار (سال نخست)، اجاره بها در شهرستان محل برپایی، انتظارهای افراد و ….
برای آغاز کار در اندیشه وام نباشید، امیدوارم که این پول را پیش‌تر پس‌انداز کرده یا بتوانید از خانواده خود کمک بگیرید. یا شانس آنرا داشته باشید که در یک مرکز رشد مستقر شوید.

اکنون هزینه‌ها را فهرست می‌کنم:

۰- دفتر
پیش از هرچیز بگویم از کار مجازی پرهیز کنید. در خانه کار نکنید مگر آنکه در خانه جز شما فرد دیگری زندگی نکند و بخواهید دفتر را در خانه دایر کنید.
پر توقع هم نباشید و به فکر جای بسیار شیک نباشید. اگر رفت‌وآمد مشتری ندارید و نیازی به نصب تابلو ندارید، می‌توانید دفتری با کاربری مسکونی بگیرید که بسیار ارزان‌تر و کم‌هزینه‌تر است.
دفتر هزینه رهن و اجاره دارد که بسته به جا رهن بین ۱۰-۲۰ میلیون و اجاره بین ۳۰۰-۵۰۰ هزار تومان در ماه. بیش از این برای دفتر هزینه نکنید.
تلاش کنید تا شکل دفتر (پلن آن) بیشتر مربع شکل باشد تا دراز و مستطیل شکل چراکه از فضا بهره بیشتری می توان برد.

۱- ثبت
بین ۲۵۰-۶۰۰ هزار تومان بسته به اینکه بخواهید نشان خود را هم ثبت کنید یا خیر.

۲- تجهیزات کامپیوتری

  • کامپیوتر: بهتر است که کامپیوتر را خوب انتخاب کنید. مانیتور را تا جایی که می‌توانید بزرگ بگیرید. امروزه بهترین LCD موجود ۲۲ اینچ قیمتی زیر ۳۰۰ هزارتومان دارد که بسیار مناسب است. در مجموع هزینه کامپیوتر برای هر نفر را بین ۹۰۰ هزار تا ۱ میلیون در نظر بگیرید (با در نظر گرفتن کارت شبکه بیسیم (وایرلس)). به خاطر داشته باشید که عمر مفید کامپیوتر ۲-۳ سال است و مهمترین ابزار شماست. به ویژه در انتخاب کیس و پاور بسیار دقت کنید.
  • هزینه‌های شبکه‌بندی: اگر کامپیوتر‌های شما دارای کارت بیسیم باشند، می‌توانید خود را از شر سیم‌ها و هزینه‌های اضافه رها کنید. اکنوم در بازار مودم‌های ADSL وجود دارند که بیسیم هم (Access Point) هستند، افزون براینکه بیشترشان ۴ پورت شبکه هم دارند. قیمت اینگونه مودم‌ها بین ۸۰- ۱۸۰ تومان است. بسته به مارک و اینکه دارای پشتیبانی از استاندارد G باشند یا N. روشن است که N ها گرانتر و البته سریع‌تر هستند.
  • لپ‌تاپ: اگر برای ارایه یا معرفی محصول به این سو و آن سو می‌روید برای آن به لپ‌تاپ نیاز دارید.
  • چاپگر (پرینتر): بهتر است که یک چاپگر قوی با قابلیت چاپ خودکار دورو بگیرید. هم اکنون می‌توانید یک چاپگر لیزری رنگی شبکه را زیر ۶۰۰ هزار تومان تهیه کنید.
  • دستگاه چندکاره: بهتر است که یک دستگاه چهار کاره کپی/چاپگر/اسکنر/فاکس تهیه کنید، دقت کنید که حتما چهارکاره باشد یعنی فاکس هم داشته باشد. این هم بسته به مدل مبلغی بین ۲۰۰-۳۰۰ هزار تومان هزینه بر‌ می‌دارد.
  • سرور: بهتر است که یک سرور هم در قالب فایل سرور و سرور کنترل نسخه (VC) داشته باشید.

۳- اینترنت
هزینه ماهانه اینترنت چیزی حدود ۲۰-۵۰ هزار تومان در ماه است. بسته به پهنای باند مورد نیاز.

۴- هزینه های دامنه و میزبانی
ثبت دامنه ir برای پنج سال حدود ۱۵-۲۰ هزار تومان هزینه دارد و com برای پنج سال حدود ۴۰-۵۰ هزار تومان. قطعا لازم نیست بگویم که چرا باید پنج‌ساله ثبت کنید.
میزبانی (هاست) معمولی خوب هم سالانه بین ۱۰۰-۱۵۰ هزار تومان هزینه دارد.

۵- مبلمان اداری

  • میز کامپیوتر و صندلی: به ازای هر نفر ۲۵۰-۳۰۰ هزار تومان
  • میز کنفرانس (جلسه) ساده: ۲۰۰-۳۰۰ هزار. البته صندلی‌های آن جداست. اگر بخواهید می‌توانید هنگام جلسه‌ها همان صندلی‌ کامپیوترها را بکار ببرید.
  • میز منشی: البته اگر می‌خواهید منشی بگیرید. که بهتر است در آغاز این کار را نکنید. ۲۰۰-۳۰۰ هزار، البته هزینه صندلی را هم به آن بیفزایید.
  • ممکن است که به یک تلویزیون LCD/پلاسما یا پروجکتور هم نیاز داشته باشید.
  • کتابخانه یا ویترین

۶- کتاب
بهتر است که مجموعه‌ای از کتاب‌های خوب و مورد نیاز برنامه‌نویسانتان را گردآوری کنید. در خرید کتاب خوب خساست نورزید. برای این کار دست کم ۵۰۰ هزار تومان را کنار بگذارید. بهتر است که یکی دو مجله خوب را هم آبونه شوید. (گرچه یافتم مجله فارسی خوب آسان نیست)

۷- هزینه های پرسنل
هزینه‌های حقوق، مزایا، عیدی و بیمه پرسنل یرای هر نفر دست کم ۳۰۰-۵۰۰ هزار تومان در ماه خواهد بود. البته افراد حرفه‌ای بسیار بیش از این‌ها خواهند خواست.

۸- سرمایه در گردش
بهتر است همیشه دست‌کم ۱۰ میلیون در حساب شرکت داشته باشید. این مبلغ بسیار کارگشا خواهد بود. البته اگر تجربه داشته باشید نقش و اهمیت آن‌را بسیار بهتر از من می‌دانید.

۹-هزینه‌های شرکت‌داری
نظیر تلفن، برق، آب، گاز:  برای این‌ها ماهانه بین ۳۰-۱۰۰ هزار تومان کنار بگذارید. و نیز هزینه‌های پذیرای، چای و بیسکویت و … .

۱۰- آشپزخانه (کمابیش یک میلیون تومان)

  • یخچال: ۲۰۰-۳۵۰ هزار
  • اجاق گاز: بهتر است به جای اجاق گاز، مایکروویو بگیرید.
  • مایکروویو (مایکروفر):برای شرکت بسیار مفید است، غذا را زود گرم می‌کند و از اتلاف زمان ارزشمند برنامه‌نویسان جلوگیری می‌کند، افزون بر آن همچون اجاق باعث پخش بو در محیط دفتر نمی‌شود.
  • چای‌ساز/قهوه‌جوش: برای دفتر باید جنس خوب و بادوام را انتخاب کرد.
  • بشقاب، پیش‌دستی، پارچ و لیوان، قاشق و چنگال، فنجان و …

۱۱- بازاریابی و تبلیغات
این هم بسیار به راهبرد بازاریابی و رسانه تبلیغاتی بستگی دارد، ولی دست کم سالانه حدود یک میلیون تومان برای این کار کنار بگذارید.

پ.ن ۰: شفاف سازی- کارآفرینی با خوداشتغالی برابر نیست. هنگاهی که من از شرکت نوپا سخن می گویم منظورم شرکتی است که دست کم ۳-۴ کارمند دارد. روشن است که آدم وقتی خودش تنهاست کارها را می تواند در خانه انجام دهد.

پ.ن ۱: برخی از این هزینه ها که به ظاهر زیاد به نظر می رسند هزینه های مدیریت منابع انسانی هستند. هنگامیکه از LCD با اندازه ۲۲ اینچ سخن می گویم این هزینه نیست بلکه توجه به نیروی انسانی است، بماند که برخی برآنند کهبرای هر برنامه ساز باید  ۲ مانیتور در این اندازه در نظر بگیرید[ اینجا ]. همینطور است مایکروویو. ابنها بازده و بهره وری نیروی انسانی شما را بسیار بالا می برد.

پ.ن ۲: از اینکه بر این نوشته نقد نوشته شده خوشحالم و قصد تلافی و .. ندارم، فقط برای روشن تر شدن مطالبی می افزایم. برخی از دوستان درست متوجه معنی بازه (تا)، دست کم و یکی دو واژه مشخص دیگر نمی شوند، برای نمونه هنگامی که می نویسم «هزینه ماهانه اینترنت چیزی حدود ۲۰-۵۰ هزار تومان در ماه است.» روشن است که این یک بازه است که با توجه به شرایط از ۲۰ تا۵۰ هزار تومان متغیر است و به معنای اینکه باید برای اینترنت ۵۰ هزار تومان بدهید،نیست. شما مثلا می توانید اینترنت ۲۵ هزار تومانی بگیرید. یا هنگامی که می گویم برای X دست کم Y تومان خرج کنید روشن است که منظورم این است که بهتر است از Y تومان بیشتر خرج کنید.

پ.ن ۳: برخی دوستان فکر می کنند که کار اصلی من تدریس است در صورتی که کاملا کار اصلی من شرکت داری است، ما نیز دقیقا با صفر تومان کارمان را آغاز کردیم که البته نتیجه -دست کم به نظر من- فاجعه بود. من خودم هم شرکت دارم، اینجا زندگی می کنم و خیلی از مسایل موجود را می فهمم. اما نمی خواهم دیگران هم به سادگی به دامی بیفتند که ما تازه از آن رها شده ایم.

باز هم از دوستانی که به این نوشته توجه کردند و بر آن نقد نوشتند، سپاسگذارم.

اگر می خواهید بار دیگر که  مطلبی نوشته شد، آگاه گردید. عضو خوراک (feed) این بلاگ شوید. همچنین می توانید مرا در تویتر دنبال کنید. «فهرست همه نوشته‌ها»ی من را اینجا ببینید.

کارآفرین و خردورزی

کارآفرین در قالب مدیر کسب و کاری نوپا مسیر سختی پیش رو دارد. باید بر اساس اطلاعات موجود انتخاب های هوشمندانه انجام دهد. البته این کار چندان هم آسان نیست به ویژه اگر اطلاعات نادرست باشد. نادرستی اطلاعات در همه جا وجود دارد اما اینجا بیشتر است. افراد از روی ندانستن، عمد یا تعصب نابجا چیزهایی می نویسند (یا می گویند) که بی اساس است و این جاست که نقش خردورزیِ کارآفرین نمایان می شود، کارآفرین نباید به نوشته های بی اساس تکیه کند، در اصل باید خرد خود را بکار بگیرد تا متوجه گردد که کدام مطلب بی اساس است. نمی توان از روی گمان یا با براساس سخن دیگران کسب وکاری را برپا ساخت یا از برپایی آن چشم ئوشی کرد. بگذارید با یک مثال از نوشته های بی اساس در حوزه خودمان مطلب را روشنتر کنم.

پیش از هر چیز بگویم: آنهایی که مرا می شناسند می دانند من از طرفداران نرم افزارهای آزاد/بازمتن و لینوکس هستم ولی در اینجا از چشم یک کارآفرین به مساله نگاه می کنم. این را نوشتم که متهم به جانبداری متعصبانه نشوم.

فرض کنید می خواهید سایتی راه بیندازید چه هاست بگیرید چه اینکه بر روی سرورهای خود و با دسترسی به اینترنت پرسرعت، سایتتان را هاست کنید. می خواهید سیستم عامل و تکنولوژی انتخاب کنید.

حال به این مطلب بر می خورید «ميزباني ويندوز يا لينوكس؟ مسئله اين است» (یکی از نقدهای این نوشته را اینجا بخوانید) مخلص کلام این نوشته گفته که لینوکس و PHP فقط به این خاطر که ارزانند، خوبند ولی امن نیستند و اگر به دنبال امنیت هستید به سراغ ویندوز و تکنولوژی های مایکروسافتی بروید. البته روشن است که لینوکس و فناوری های بازمتن مقرون به صرفه تر هستند اما این دلیل اصلی گزینش آنها نیست. من نمی خواهم بگویم که کدام یک مناسب ترند زیرا که شرایط، مناسب بودن را مشخص می کند. نخست نگاهی به شکل زیر بیندازید.

این جدول را  از اینجا آورده ام، با نگاهی گذرا درخواهید یافت که این جدول  9 تا از پرطرفدارترین سایت های دنیا را فهرست کرده، از 9 سایت 7 سایت از لینوکس و فناوری های بازمتن استفاده می کنند، در واقع فقط 2 سایت از ویندوز و فناوری های مایکروسافتی استفاده می کنند.کمی اطلاعات بیشتر در مورد اینکه محبوب ترین سایت های دنیا چه فناوری هایی را بکار می گیرند از اینجا بگیرید. در واقع اگر به سایت High Scalability که در آن، بزرگترین سایت ها از دید معماری و بستر (پلتفرم) بررسی شده اند را ببینید، در می یابید بسیاری از سایت ها بر بستری از  لینوکس و فناوری های بازمتن قرار دارند. از آن جمله اند Google, Amazon,  Slashdot, Meebo, TechCrunch, FeedBurner, Vimeo و بسیاری سایت های دیگر که مشخصات دقیق آنها را در سایت یاد شده می توان دید و فکر نمی کنم کسی بگوید که این سایت ها امنیت ندارند یا اینکه فقط بخاطر پول این کار را می کنند. حالا شما اگر در اینترنت جستجو کنید بسیاری گزافه خواهید یافت، در بدی مثلا PHP یا اینکه لینوکس بدرد نمی خورد و … .

یک نمونه دیگر بیاورم بر درستی سخنان خود. این سایت اطلاعات 500 پرسرعت ترین سوپر کامپیوتر دنیا را نگهداری می کند. اگر آمار سیستم عامل های این سوپر کامپیوترها را نگاه کنید، در می یابید که بیش از 87 درصد دارای سیستم عامل لینوکس هستند. (اینجا)

این مثال مشتی نمونه خرواری از اطلاعات بیهوده و بی اساس در اینترنت است که کارآفرین اصلا نباید به آنها اتکا کند، باید خرد خود را بکار بگیرد، پژوهش کند و اطلاعات و آمار درست را بیرون کشیده و بر اساس آنها تصمیم ارزشمند و تاثیرگذار خود را بگیرد.

اگر می خواهید بار دیگری که  مطلبی نوشته شد، آگاه گردید. عضو خوراک (feed) این بلاگ شوید. همچنین می توانید مرا در تویتر دنبال کنید.

دیدگاه ها و بازخوردهای شما مرا در مسیر درست رهنمون می‌شوند، به نوشته هایم سمت و سو داده و به بهتر شدن آنها کمک می‌کند.

کارآفرینی بکنیم یا نکنیم!؟

ترکیب «کارآفرینی کردن» برایم ناهمگون است، دوست داشتم که نام این نوشته را «شرکت بزنیم یا نه» بگذارم. اما از آنجا که واژه کارآفرینی امروزه مُد شده، این نام را برگزیدم.

– جلسه نخست طرح کسب وکار است، چون همیشه کلی درباره مشکل های راه اندازی کسب و کار سخن می گویم، آقایی جا افتاده و بالای 50 سال، که مدیریت نیز خوانده، می گوید که چرا شما بر خلاف دیگر مدرسان دوره های کارآفرینی انرژی منفی می دهید.

– دوشنبه عصر به همراه یکی از دوستان، که دانشجوی دکترای صنایع است، به کارگاه کوچک یکی ار بچه ها، که در دوره پیشین سرکلاسم بوده، می رویم. حسرت می خورم که چرا ضبط کننده ای همراهم نیست تا صدایش را ضبط کنم و برای بچه ها پخش کنم یا اینجا بگذارم. بسیار می نالید و اعتراف می کرد که کسب و کارش را نادرست آغاز کرده و مبنایش تنها مهارت فنی بالا بوده. یادآور می شوم کسب و کارش در آستانه ورشکستگی است حتا کارکنانش را رد کرده. او گله می کرد که چرا در کلاس های کار آفرینی با انرژی به بچه ها گفته می شود که کارآفرین شوند.

همانگونه که در بالا اشاره کردم کارآفرینی مُد شده و نامش بیش از حد بزرگ شده. افرادِ بدون دانش و مهارت کافی برای کارآفرینی به شدت تشویق می شوند که این کار را انجام دهند. دانشجویانی که تا دیروز سرشان در کتاب بوده و از دنیای کسب و کار بیرون هیچ نمی دانند به شدت تشویق می شوند و … .

در صورتی که راه اندازی کسب و کار کار چندان آسانی نیست و نیازمند بسیاری از مهارت هاست. در پست «چگونه از خود مدیر بسازیم» از برخی از این مهارت ها یاد کرده ام. اینکه من به کسانی که سر کلاس های آزاد کارآفرینی می نشینند انرژی منفی می دهم ، البته همراه اطلاعاتی که چشمانشان را باز کند، بدین سبب است که جو زده نشوند و با چشمان باز و با دانش و مهارت کافی به سراغ برپایی(Start) کسب و کار بروند. همانگونه که بارها یادآور شده ام بسیاری از کسب و کارهای نوپا (Startup) به دلیل نداشتن بینش کافی و کمینه دانش مدیریتی از بین می روند، نه نداشتن ایده نو یا خلاق و نوآور نبودن. متاسفانه برای کسب و کار های نوپا در ایران کتاب نیز بسیار کم است و کتاب های بنیادینی چون «هنر برپایی» (برخی آنرا «هنر آغاز» نیز نامیده اند که برگردان «The Art of the Start» است ) هنوز به فارسی برگردانده نشده اند، کتاب های نوشته شده در ایران هم که انگشت شمارند.

نکته بسیار مهم: برابرنهاد فارسی «Business» واژه «کسب و کار» است ونه تجارت، به همین صورت برگردان« Business [Wo]man» در فارسی «کاسب کار» یا به شکل کوتاه «کاسب» است. دانستن این از آن رو مهم است که در پس این واژه فرهنگی نهفته است که از آن به فرهنگ کسب و کار یاد می کنند.

اگر می خواهید بار دیگری که  مطلبی نوشته شد، آگاه گردید. عضو خوراک (feed) این بلاگ شوید. همچنین می توانید مرا در تویتر دنبال کنید.

دیدگاه ها و بازخوردهای شما مرا در مسیر درست رهنمون می‌شوند، به نوشته هایم سمت و سو داده و به بهتر شدن آنها کمک می‌کند.

خودنوشت-کتاب‌نوشت

بارها دوستانی گلایه کرده‌اند که چرا اینقدر خشک و فقط درباره کسب و کار می‌نویسم. تلاش می‌کنم از این پس گهگاه- ونه زیاد- درباره خودم و کارهایی که انجام می‌دهم،بنویسم. گرچه بار این نوشته‌ها زیاد نخواهد بود چراکه دوست ندارم بلاگ از رسالت اصلی خود دور شده و رنگ زرد به خود بگیرد.

البته این نوشته بیشتر کتاب‌نوشت است تا خود نوشت. در اینجا کتاب‌هایی را که ماه گذشته(آذرماه) و تاکنون در این ماه خوانده را فهرست می‌کنم و نیز کتاب‌هایی را که برآنم که در آینده‌ی نزدیک بخوانم.

کتاب‌هایی که ماه گذشته خوانده‌ام:

  • ماکس وبر/ فرانک پارکین/ شهناز مسمی پرست/ ققنوس
  • ماکس وبر و کارل مارکس/کارل لویت/ شهناز مسمی پرست/ ققنوس
  • اخلاق پروتستانی و روح سرمایه‌داری/ ماکس وبر/ عبدالکریم رشیدیان، پریسا منوچهری کاشانی/ علمی و فرهنگی

کتاب‌هایی که این ماه می‌خوانم:

  • جایگاه‌سازی: نبردی در ذهن/ال ریس، جک تروت/ ترانه قطب/ سیته (خوانده‌ام)
  • از رویا تا واقعیت/ لیو بی. هلزل/ احمد روستا/سیته (می‌خوانم)
  • مارکس/ پیتر سینگر/محمد اسکندری/ طرح نو (پس از کتاب پیشین این را خواهم خواند)
  • مدل‌های کسب و کار: رویکرد مدیریت استراتژیک/آلن آفا/ لیلا رشیدی و دیگران/ سازمان مدیریت صنعتی (این را نیز پس از کتاب مارکس خواهم خواند)

کتاب‌های دیگری نیز هستند که فکر می‌اکنم حتما باید در آینده‌ای نزدیک بخوانم، ولی هنوز تهیه نکرده‌ام، مثل این دو کتاب سنگین و مردافکن:

  • جامعه‌شناسی/ گیدنز/حسن چاوشیان/ نشر نی
  • سرمایه‌: نقدی‌ بر اقتصاد سیاسی‌ (جلد یكم‌)/ كارل‌ ماركس/‌ حسن‌ مرتضوی/آگاه

به‌تازگی به گیدنز علاقهمند شدهام و دوست دارم کتاب‌های بیشتری از وی بخوانم از جمله:

  • جهان رهاشده/یوسف عبدالوهاب، علی‌اصغر سعیدی/علم و ادب
  • چشم‌اندازهای جهانی/محمدرضا جلایی‌پور/طرح نو
  • راه سوم: بازسازی سوسیال دموکراسی/ منوچهر صبوری کاشانی/شیرازه

که این سه را در اصفهان موجود نیافتم، همینطور کتاب منطف اکتشاف علمی پویر را.

اگر می خواهید هر بار که  مطلبی نو نوشته شد، آگاه گردید. عضو خوراک (feed) این بلاگ شوید.

پندهایی به دانشجویان کامپیوتر: چشمان خود را باز کنید

پیشتر در پست «کمبود نیروی انسانی! چرا؟» از کمبود نیروی انسانی توانا در حوزه کامپیوتر گله کردم.
از دیگر سو می‌بینم دانشجویان نیز گله‌مند هستند که چرا کسی آن ها را بکار نمی‌گیرد. در واقع دانشجویان گرفتار دوری باطل هستند، برای استخدام و یافتن کار به سابقه نیاز دارند و تا کار نکنند سابقه  بدست نمی‌آورند، راهی نیز برای برون رفت از این دور نمی‌یابند.
 
راهش ساده است، دوستان عزیزم کمی چشمان خود را باز کنید و بیرون دانشگاه را هم ببینید.
بیشتر دانشجویان می‌دانند که بیشتر آنچه در دانشگاه می‌آموزند به صورت مستقیم در محیط کار کاربری ندارد. من با این سخن موافقم، اما بر خلاف بسیاری، آنچه را که در دانشگاه به دانشجویان کامپیوتر  می‌آموزند را بسیار مهم و همچون پایه، بنیان و اساس مهارت‌های عملی بعدی که فرد باید بیاموزد، می‌دانم.

اما پندها:

 

۰- (برای دانشجویان IT ) فکر نکنید بلافاصله پس از فارغ‌التحصیلی مدیر یا مدیر پروژه می‌شوید. برای مدیر شدن باید مهارت‌های کاربردی بسیاری فرا بگیرید که نیازمند گذشت زمان و تجربه‌اندوزی است. شما باید از همان جایی آغاز کنید که دانشجویان کامپیوتر می‌کنند. البته دانش مدیریتی‌تان کمکتان می‌کند که خیلی زود به آنجا برسید. حال ادامه پند‌ها را بخوانید:
 
۱- نخست درس‌های دانشگاهی را بسیار خوب بخوانید، برای اینکه یاد بگیرید نه برای پاس کردن.
 
۲- از سال‌های آغازین شروع به یادگیری مهارت یا زبان برنامه‌نویسی خاص به صورت حرفه‌ای نمایید. اگر می‌خواهید برنامه‌نویسی کنید، زمان مناسب برای آغاز پس از درس «برنامه‌سازی پیشرفته» (دومین درس برنامه‌نویسی) است. بهترین زبان‌ها نیز برای شروع پایتون و جاوا هستند (گرچه خودم پایتون را بهتر و مناسب تر می‌دانم. پی نوشت ۵ را هم ببینید). این کار هم به دو روش یعنی رفتن به  کلاس  در یک موسسه خوب یا خواندنِ شخصی امکان‌پذیر است و سپس برنامه‌نویسی، برنامه‌نویسی و برنامه‌نویسی تا جایی که می‌توانید کُد بنویسید.
 
۳- تلاش کنید در یک پروژه بازمتن مشارکت کنید. (پست «چرا دانشجویان ایرانی باید در پروژه‌های آزاد/بازمتن مشارکت کنند!؟» را بخوانید)
 
۴- زبانتان را بسیار قوی کنید، اگر درست برنامه‌ریزی کنید، به‌راحتی می‌توانید همزمان با دانشگاه به کلاس زبان بروید. برای زبان‌آموزی بیش از یک راه وجود ندارد، باید به کلاس بروید، به‌مدت طولانی و پیوسته، آن‌هم در موسسه‌ای خوب.
 
۵- کار با لینوکس را فرا بگیرید، دست‌کم در حد کاربری.
 
۶- پس از آنکه مقداری مهارت فرا گرفتید (در همان دانشجویی) تلاش کنید تا به شرکتی نرم‌افزاری بروید (اگر می‌خواهید برنامه‌نویسی کنید)  و رایگان و پاره‌وقت کار کنید. باور کنید آنچه آنجا تجربه‌خواهید کرد بسیار بیش از رایگان کارکردنش می‌ارزد. البته این کار آسان نیست باید پشتکار داشته باشید و پیگیر باشید تا بتوانید مدیر یک شرکت را متقاعد کنید که شما را بپذیرد. گاهی لازم است تا به ۱۰-۲۰ شرکت مراجعه کنید تا یکی شما را بپذیرد.
 
۷- به فکر کارآفرینی و شرکت زدن هم نباشید، حالا بسیار زود است  (پست «چگونه از خود مدیر بسازیم» را بخوانید)
 

من پیشتر نوشته‌ای از جول اسپالسکی با نام «پندهایی به دانشجویان کامپیوتر» را درسه بخش ترجمه کرده‌ام که می‌توانید پی‌بگیرید: بخش نخست ، بخش دوم و بخش سوم.

 

پ.ن 0: دوستان عزیز، لطفا نوشته را در بلاگ خود کپی و پیست نکنید، اگر فکر می کنید نوشته خوب است و می خواهید دوستان و خوانندگان خود را از آن آگاه سازید به آن لینک بدهید به همین سادگی. من پیوسته نوشته هایم را تکمیل می کنم و نیز به آن پی نوشت اضافه می کنم، وقتی شما نوشته را کپی می کنید، آن نوشته در بلاگ شما دیگر به روز نیست. در ضمن برخی دوستان نیز تصور می کنند همین که زیر یا جای دیگری از نوشته بنویسند که منبع فلان جا، کپی رایت را رعایت کرده اند، در صورتی که اصلا اینگونه نیست. لطفا فقط پیوند دهید. گرچه برخی دوستان نوشته را درسته کپی کرده و خود را نویسنده آن معرفی کرده اند. جالب اینکه یکی از آنها در ابتدای آن نوشته «البته من کوچکتر از آنی هستم که بخواهم شما را نصیحت کنم. در این پست من فقط برخی از توصیه های اساتیدم را برای شما جمع بندی کردم» این دیگر خیلی جالب است. البته برای وی کامنت گذاشتم و آن را اصلاح کرد. ن.ک. به نتایج این جستجو، به ویژه از صفحه دوم نتایج به بعد.

 

پ.ن ۱: راستش مدت‌ها است که دوست دارم دو پست بنویسم با نام‌های «چرا دانشجویان پند ناپذیرند؟» و «چرا نمی‌شنویم؟» فکر می‌کنم نام آن‌ها به اندازه کافی گویا است، امیدوارم همت کنم و این دو را بنویسم.

 

پ.ن ۲: وبلاگ فراسان این مساله را از زاویه دیگری دیده است و پستی نوشته  با نام «یافتن کار نیمه وقت و کسب تجربه در زمینه نرم افزار» در پنج قسمت، این پنج پست را نیز بخوانید: قسمت نخست، دوم، سوم، چهارم و پنجم.

 

پ.ن ۳: دقت کنید ترتیب مهم است، یعنی نخست مهارت‌های خود را تقویت کنید سپس به دنبال کار نیمه‌وقت بگردید. روشن است که کسی که هیچ چیز بلد نیست کار نیمه‌وقت نیز نخواهد یافت حتا رایگان. نکته دیگر، در انتخاب شرکت دقت کنید. جایی بروید که دست کم یاد بگیرید متدولوژی‌ها به چه درد می‌خورند و چگونه آن‌ها را در عمل بکار می‌گیرند، چگونه برنامه‌ریزی میکنند، چگونه با هم کار می‌کنند و … .

 

پ.ن ۴: اگر می خواهید با C++ آغاز کنید (گرچه پیشنهاد نمی کنم): اگر زبانتان قوی است کتاب

را بیابید و با آن آغاز کنید، البته این کتاب هنوز بیرون نیامده و اوایل 2009 بیرون خواهد آمد-شاید زمانی که این پست را می بینید کتاب بیرون آمده باشد- این کتاب را خالق C++ یعنی Stroustrup و به عنوان نخستین کتاب برنامه نویسی نوشته. اگر زبانتان قوی نیست- که بهتر است به مرور قوی اش کنید- کتاب C++ دایتل و دایتل با چندین ترجمه در بازار موجود است که شخصا فکر می کنم ترجمه شریفی انتشارات غزال ترجمه مناسبی است این کتاب در دو جلد چاپ شده که مشخصات آنها را می توانید اینجا و اینجا ببینید.

 

پ.ن ۵: پیشتر گفتم که خودتان باید بیشتر چیزها را یاد بگیرید و لزومی ندارد که همه چیز را در دانشگاه یاد بدهند . ولی با این حال اگر می خواهید مسولین گروه کامپیوتر را متقاعد سازید که به عنوان نخستین درس برنامه نویسی به جال پاسکال، پایتون درس بدهند می توانید به آنها بگویید که اکنون این کار در بزرگترین دانشگاه های دنیا دارد انجام می شود. برای نمونه این دو درس مقدماتی برنامه نویسی را ببینید (اینجا و اینجا)  و به آنها نشان بدهید. البته این کار مستلزم پشتکار و پیگیری بسیار است. همانگونه که احتمالا از پیوند متوجه شده اید این دو درس در دانشگاه MIT ارایه می شوند و خوبی آن این است که- همانطور که شما بهتر از من می دانید- MIT بزرگترین و معروفترین دانشگاه در زمینه مهندسی در دنیاست و رتبه یک را در این زمینه دارد، گرچه در چندین رشته نامهندسی از جمله اقتصاد و مدیریت نیز جزو ۵ دانشگاه نخست دنیاست، به همین دلیل کسی نمی تواند بهانه بیاورد که این کار (تدریس پایتون) در دانشگاه های خوب انجام نمی شود و … .

 

اگر می خواهید بار دیگر که  مطلبی نوشته شد، آگاه گردید. عضو خوراک (feed) این بلاگ شوید. همچنین می توانید مرا در تویتر دنبال کنید. «فهرست همه نوشته‌ها»ی من را اینجا ببینید.

 

Balatarinاین نوشته را به بالاترین بفرستید:
mohandes

سمینار کسب‌ و کار نرم‌افزار آزاد/بازمتن

پنجشنبه گذشته گروه کاربران لینوکس اصفهان گرامی‌داشت روز آزادی نرم‌افزار را برگزار کرد. در این مراسم چند سمینار برگزار گردید که من نیز سمینار کسب و کار نرم‌افزار آزاد/بازمتن را ارایه کردم، دوستانی که علاقه‌مند هستند می‌توانند اسلاید‌های آن را از اینجا بگیرند.

اگر می خواهید بار دیگری که  مطلبی نوشته شد، آگاه گردید. عضو خوراک (feed) این بلاگ شوید.

جشنواره مجازی نرم افزارهای آزاد/بازمتن

دوست خوبم روزبه دعوت کرد تا نرم‌افزارهای آزاد /بازمتنی را که به کار می‌بریم بنویسم. نخست نوشته وی را بخوانید.
تا به حال مهرداد، امین و حامد دعوت وی را پاسخ داده‌اند که خواندن نوشته‌های آنها نیز مفید و آموزنده است.

راستش در دنیای نرم‌افزارهای آزاد/بازمتن دست شما برای انتخاب نرم‌افزار برای یک کار بسیار باز است و همیشه برای یک کار بیش از یک گزینه خوب پیش رو دارید، برای همین این جشنواره شکل گرفته تا افراد گزینه‌های خود را بنویسند.

نرم‌افزارهایی که هر روز با آنها کار می‌کنم:

سیستم عامل: اوبونتو

مرورگر: فایرفاکس

نرم‌افزارهای اداری (تایپ و …): OpenOffice.org

گفتگو، چت و ارتباط با دوستان: Pidgin

دیدن عکس: Mirage

نرم‌افزارهایی که به فراخور با آنها کار می‌کنم:

کار با گوشی موبایل: Wammu

دیکشنری فارسی به انگلیسی: xFarDic و MDic

ویرایش عکس و تصویر: GIMP

برای بارگیری(دانلود): Downloader for X

ایمیل خوان (به ندرت استفاده می‌کنم): Claws

وب‌کم: Cheese

کارهای مالی و حسابداری: GnuCash

پخش موسیقی: Exaile

رایت: ‌Brasero

پخش فیلم: VLC و SMPlayer

مجازی سازی: VirtualBox

و کلی برنامه دیگر که هر کدام به کاری می‌آیند.

این جشنواره در آستانه برپایی روز آزادی نرم‌افزار برگزار می‌شود.

اگر در اصفهان هستید همایش روز آزادی نرم‌افزار پنجشنبه ۲۸ شهریور ماه برگزار می‌شود برای اطلاعات بیشتر و ثبت‌نام به اینجا سر بزنید.

اگر می خواهید بار دیگری که  مطلبی نوشته شد، آگاه گردید. عضو خوراک (feed) این بلاگ شوید.