عیدانه فراوان شد، تا باد چنین بادا

این نوشته آمیخته‌ای است از چند کوته‌نوشت:

نخست فرا رسیدن سال 88 را خوش‌باش می‌گویم. امیدوارم که سالی نیکو، پربار و پرشور داشته باشید.
در این سال امیدوارم که «گفتار‌نیک، کردارنیک و اندیشه‌نیک» را گرامی بداریم، ایرانی باشیم و بمانیم.

سال پیشین در برابر سال پسین
سال 87 که در آخرین روزهای آن هستیم از دید بسیاری -و نیز من- سال چندان دل‌چسبی برای کسب و کارها نبود. رکود و بی‌پولی امان همه را برید.
در درونم چیزی است که می‌گوید سال پیش‌رو -88- سال خوبی خواهد بود. دست‌کم اگر کمی کهن فکر کنیم سال گاو است و پربار. از دیگر سو این سال روزهای تعطیل کمتری خواهد داشت، که من اینگونه را دوست‌تر دارم.

کامپیوتر کم بود، بازمتن هم افزون گردید.
رشته کامپیوتر (ونیز فناوری اطلاعات) به بیانی بدترین رشته دنیاست. در بسیاری از رشته‌ها -پس از دانش آموختگی- اگر کسی سالی/دوسالی یک کتاب در آن زمینه بخواند به‌روز به‌روز است. اما در این رشته اگر یک هفته چیزی نخوانید، همین که به خود آمدید می‌بینید که ای بابا چه‌ها که رخ نداده است.
مدیریت در رشته کامپیوتر از این سخت‌تر است: از سویی شما باید درباره آخرین فناوری‌ها و دست‌آوردها بدانید و از دیگر سو باید پیگیر مسایل مربوط به کسب و کار خود و دیگران باشید. همینطور باید پیوسته دانش مدیریتی خود را به‌روز نمایید.
همه این‌ها به کنار کسانی چون من که نیم نگاهی نیز به بازمتن (اپن سورس) دارند، نگرانی دیگری دارند این روزها شتاب کارهای بازمتن بسیار شده، یک امروز مرا ببینید:
صبح بیدار می‌شوم، کامپیوترم را روشن می‌کنم رایانامه (ایمیل) را بررسی می‌کنم، آخرین خبرها را از خوراک(فید)ها می‌خوانم و توییترم را پی می‌گیرم. به کار می‌روم. پس از نهار دوباره این‌ها را بررسی می‌کنم، می‌بینم که ای دل غافل چه‌ها که نشده در این اندک زمان.  IBM می‌خواهد SUN را بخرد و همه دارند در این‌باره سخن می‌گویند. به خانه می‌آیم و دوباره آن‌ها ر ا بازبینی می‌کنم می‌بینم که خبری نو در راه است «نیویورک تایمز» خبرداده که این خرید ارزشی برابر با 7 میلیارد دلار خواهد داشت.
زندگی چه سخت است برای مدیران شرکت‌های فناور.

از سال پیش رو بیشینه لذت را ببرید و خوش باشید.

اگر می خواهید بار دیگر که  مطلبی نوشته شد، آگاه گردید. عضو خوراک (feed) این بلاگ شوید. همچنین می توانید مرا در تویتر دنبال کنید.

هفته سمینار

راستش هفته آینده را باید هفته سمینار بنامم. دلیلش البته روشن است، در این هفته چهار سمینار خواهم داشت.

فکر می‌کنم در پایان هفته مرده‌ی مرا بتوان یافت. که البته خبر خوشی است برای دوستان و نزدیکانم.

همانگونه که احتمالا می‌دانید هفته آینده «اولین کنفرانس بین المللی لینوکس، متن باز و مدارک لینوکس» در روزهای شنبه، یکشنبه و دوشنبه و به ترتیب در دانشگاه صنعتی شریف، دانشگاه اصفهان و در «مرکز آموزش علمی کاربردی تعاونی پیام شهرکرد» برگزار خواهد شد. که در این سه روز من همچون همیشه درباره کسب و کار نرم‌افزارهای آزاد/بازمتن خواهم گفت، البته از آنجا که زمان اندکی دیده شده، کمتر از گذشته به ریزه‌کاری‌ها خواهم پرداخت. اسلایدها را می‌توان اینجا دید.

از هم‌اکنون بگویم اگر کسی می‌خواهد برای آینده برنامه‌ریزی کند و می‌خواهد من این سمینار را ارایه دهم، بهتر است نزدیک 2 ساعت را ببیند. گرچه می‌توان تا 3-4 ساعت در این باره سخن گفت.

روز چهارشنبه، 14 اسفند نیز در دانشگاه پیام نور اصفهان سمیناری 1 ساعته با نام «چگونه آینده‌ی شغلی خود در رشته‌ی کامپیوتر را تضمین کنیم» خواهم داشت. چند تن از دانشجویان فعال این دانشگاه که به لاگ می‌آیند، از من برای این سمینار دعوت کردند. این سمینار چهارشنبه صبح است، زمان سمینار من هم ساعت 10 است، البته برنامه‌های دیگری نیز دارند که از ساعت  9 آغاز خواهد شد.

پ.ن: اسلاید‌های این سمینار را نیز می‌توانید اینجا ببینید. می‌خواستم فایل را کمی تغییر داده سپس قرار دهم که فرصت نشد، به امید خدا در ارایه‌های دیگر آن‌را بهبود خواهم بخشید.

اگر می خواهید بار دیگر که  مطلبی نوشته شد، آگاه گردید. عضو خوراک (feed) این بلاگ شوید. همچنین می توانید مرا در تویتر دنبال کنید.

راهنمای کوچک همکاری در پروژه‌های بازمتن

درآمد: حدود یک سال و چهارماه پیش «چرا دانشجویان ایرانی باید در پروژه های آزاد/بازمتن مشارکت کنند!؟» را نوشتم (نخست آن‌را بخوانید)، تا این که چند روز پیش یه این نوشته برخوردم، ترجمه نام اصلی نوشته «توصیه شغلی به مهندسان نرم‌افزار تازه فارغ‌التحصیل شده یا در شرف آن» (پارسی‌تر: پندهای کاری به مهندسان نرم‌افزار دانش‌آموخته یا در آستانه دانش‌آموختگی) است. اما چون سریع و گذرا همکاری در پروژه‌های بازمتن را نیز یادآور شده، این نام را برگزیدم.

نوشته اصلی:
به این مقاله در Slashdot برخوردم و مرا به یاد آن پندهایی انداخت که به چند تازه دانش‌آموخته که با آنها کارکردم، دادم. همیشه می‌بینم بزرگترین مساله‌ای که استخدام‌کننده‌ها با کسانی که مستقیم از دانشگاه آمده‌اند (یا می‌خواهند که کارشان را به برنامه‌نویسی تغییر دهند) دارند،  این است که آن‌ها دقیق نمی‌دانند در چه مهارت دارند. گرچه بیشتر وقت‌ها می‌توان بدست آورد که آیا آنها باهوش هستند یا خیر و این بخش مهمی از کار است، اما همیشه خوب است که چیزی ملموس برای بررسی در دست داشت، چیزی بیشتر از کَُد «Hello World»  از دوران دانشجویی.

خوشبختانه در دنیای امروز این چیز بوسیله دنیای بازمتن و کمی سخت‌کوشی دست‌یافتنی است. به سادگی یک پروژه بازمتن خوب، کمی نامدار که خوشتان بیاید، بیابید (خود من در پروژه‌های Solr و Mahout ،Lucene همکاری می‌کنم) و در آن همکاری (مشارکت) کنید. با چند بسته (Patch) کوچک و به‌خوبی تست‌شده آغاز کنید، حتا می‌تواند درست‌کردن خطای ساده (Bug Fix) یا تصحیح مستندات باشد. سپس، همینطور که پیشرفت کرده و دانش شما بیشتر می‌شود، در لیست‌های پستی به پرسش‌ها پاسخ دهید و در بسته‌های بزرگتری همکاری کنید. با انجام کارهایی (سطح پایین) که دیگران دوست ندارند انجام دهند با دیگرهمکاری کنندگان دوست شوید. دوستانه و مودبانه برخورد کنید و پاسخ پرسش تازه‌کاران را با ادب و احترام بدهید، همزمان هرچه می‌توانید کارهای سخت‌تر بردارید. این کار را برای دست‌کم شش ماه یا بیشتر انجام دهید، اینگونه مشخص می‌شود که می‌توانید به یک ایده بچسبید و به بار نشستن آن را می‌بینید.

اشتباه متوجه نشوید، این کار، کار پاره وقت بیشتری از شما خواهد گرفت، اما با این کار شما سابقه‌ای محکم برای خود می‌سازید، سابقه‌ای که نشان می‌دهد شما نه تنها می‌دانید که چگونه کُد بنویسید، بلکه نشان‌دهنده این نیز هست که می‌دانید چگونه ایده‌های خود را به شکلی کارا بیان و منتقل کنید و چگونه به‌خوبی با دیگران کنار بیایید. اینها امتیازهایی باور نکردنی برای هر شرکت است و تصمیم‌گیری برای استخدام را بسیار آسان‌تر می‌کند.

در واقع اگر این کار را انجام دهید، در اندک زمانی یک همکاری کننده قوی (Committer) خواهید شد، شرکت‌ها به سراغ شما خواهند آمد و بدون توجه به سن و سابقه پیشین، به شما پیشنهاد کار می‌دهند.

پ.ن: این نوشته را نیز دیروز دیدم که این هم جالب است، بخوانیدش.

اگر می خواهید بار دیگر که  مطلبی نوشته شد، آگاه گردید. عضو خوراک (feed) این بلاگ شوید. همچنین می توانید مرا در تویتر دنبال کنید. «فهرست همه نوشته‌ها»ی من را اینجا ببینید.

سمینار کسب و کار بازمتن دانشگاه صنعتی

این سه شنبه (۱۵ بهمن ساعت ۱۲:۳۰) سمینار کسب و کار بازمتن در دانشکده مهندسی برق و کامپیوتر دانشگاه صنعتی اصفهان خواهم داشت.

از آنجا که زمان بیشتری در اختیار خواهم داشت(در حدود یک ساعت)، تلاش می کنم با سمینارهای پیشینم کمی متفاوت باشد و افزوده تر.

تلاش می کنم دو بخش به محتوای سمینارهای پیشینم بیفزایم، در آغاز درباره خود «کسب و کار» در حالت کلی سخن خواهم گفت.

در انتها نیز درباره چالش ها و دیدگاه های نو درباره کسب و کار بازمتن، خواهم  گفت.

اسلایدهای بخش نخست آماده شده و دارم باقی را نیز آماده می کنم.

اگر می خواهید بار دیگری که  مطلبی نوشته شد، آگاه گردید. عضو خوراک (feed) این بلاگ شوید. همچنین می توانید مرا در تویتر دنبال کنید.

کارآفرین و خردورزی

کارآفرین در قالب مدیر کسب و کاری نوپا مسیر سختی پیش رو دارد. باید بر اساس اطلاعات موجود انتخاب های هوشمندانه انجام دهد. البته این کار چندان هم آسان نیست به ویژه اگر اطلاعات نادرست باشد. نادرستی اطلاعات در همه جا وجود دارد اما اینجا بیشتر است. افراد از روی ندانستن، عمد یا تعصب نابجا چیزهایی می نویسند (یا می گویند) که بی اساس است و این جاست که نقش خردورزیِ کارآفرین نمایان می شود، کارآفرین نباید به نوشته های بی اساس تکیه کند، در اصل باید خرد خود را بکار بگیرد تا متوجه گردد که کدام مطلب بی اساس است. نمی توان از روی گمان یا با براساس سخن دیگران کسب وکاری را برپا ساخت یا از برپایی آن چشم ئوشی کرد. بگذارید با یک مثال از نوشته های بی اساس در حوزه خودمان مطلب را روشنتر کنم.

پیش از هر چیز بگویم: آنهایی که مرا می شناسند می دانند من از طرفداران نرم افزارهای آزاد/بازمتن و لینوکس هستم ولی در اینجا از چشم یک کارآفرین به مساله نگاه می کنم. این را نوشتم که متهم به جانبداری متعصبانه نشوم.

فرض کنید می خواهید سایتی راه بیندازید چه هاست بگیرید چه اینکه بر روی سرورهای خود و با دسترسی به اینترنت پرسرعت، سایتتان را هاست کنید. می خواهید سیستم عامل و تکنولوژی انتخاب کنید.

حال به این مطلب بر می خورید «ميزباني ويندوز يا لينوكس؟ مسئله اين است» (یکی از نقدهای این نوشته را اینجا بخوانید) مخلص کلام این نوشته گفته که لینوکس و PHP فقط به این خاطر که ارزانند، خوبند ولی امن نیستند و اگر به دنبال امنیت هستید به سراغ ویندوز و تکنولوژی های مایکروسافتی بروید. البته روشن است که لینوکس و فناوری های بازمتن مقرون به صرفه تر هستند اما این دلیل اصلی گزینش آنها نیست. من نمی خواهم بگویم که کدام یک مناسب ترند زیرا که شرایط، مناسب بودن را مشخص می کند. نخست نگاهی به شکل زیر بیندازید.

این جدول را  از اینجا آورده ام، با نگاهی گذرا درخواهید یافت که این جدول  9 تا از پرطرفدارترین سایت های دنیا را فهرست کرده، از 9 سایت 7 سایت از لینوکس و فناوری های بازمتن استفاده می کنند، در واقع فقط 2 سایت از ویندوز و فناوری های مایکروسافتی استفاده می کنند.کمی اطلاعات بیشتر در مورد اینکه محبوب ترین سایت های دنیا چه فناوری هایی را بکار می گیرند از اینجا بگیرید. در واقع اگر به سایت High Scalability که در آن، بزرگترین سایت ها از دید معماری و بستر (پلتفرم) بررسی شده اند را ببینید، در می یابید بسیاری از سایت ها بر بستری از  لینوکس و فناوری های بازمتن قرار دارند. از آن جمله اند Google, Amazon,  Slashdot, Meebo, TechCrunch, FeedBurner, Vimeo و بسیاری سایت های دیگر که مشخصات دقیق آنها را در سایت یاد شده می توان دید و فکر نمی کنم کسی بگوید که این سایت ها امنیت ندارند یا اینکه فقط بخاطر پول این کار را می کنند. حالا شما اگر در اینترنت جستجو کنید بسیاری گزافه خواهید یافت، در بدی مثلا PHP یا اینکه لینوکس بدرد نمی خورد و … .

یک نمونه دیگر بیاورم بر درستی سخنان خود. این سایت اطلاعات 500 پرسرعت ترین سوپر کامپیوتر دنیا را نگهداری می کند. اگر آمار سیستم عامل های این سوپر کامپیوترها را نگاه کنید، در می یابید که بیش از 87 درصد دارای سیستم عامل لینوکس هستند. (اینجا)

این مثال مشتی نمونه خرواری از اطلاعات بیهوده و بی اساس در اینترنت است که کارآفرین اصلا نباید به آنها اتکا کند، باید خرد خود را بکار بگیرد، پژوهش کند و اطلاعات و آمار درست را بیرون کشیده و بر اساس آنها تصمیم ارزشمند و تاثیرگذار خود را بگیرد.

اگر می خواهید بار دیگری که  مطلبی نوشته شد، آگاه گردید. عضو خوراک (feed) این بلاگ شوید. همچنین می توانید مرا در تویتر دنبال کنید.

دیدگاه ها و بازخوردهای شما مرا در مسیر درست رهنمون می‌شوند، به نوشته هایم سمت و سو داده و به بهتر شدن آنها کمک می‌کند.

پندهایی به دانشجویان کامپیوتر: چشمان خود را باز کنید

پیشتر در پست «کمبود نیروی انسانی! چرا؟» از کمبود نیروی انسانی توانا در حوزه کامپیوتر گله کردم.
از دیگر سو می‌بینم دانشجویان نیز گله‌مند هستند که چرا کسی آن ها را بکار نمی‌گیرد. در واقع دانشجویان گرفتار دوری باطل هستند، برای استخدام و یافتن کار به سابقه نیاز دارند و تا کار نکنند سابقه  بدست نمی‌آورند، راهی نیز برای برون رفت از این دور نمی‌یابند.
 
راهش ساده است، دوستان عزیزم کمی چشمان خود را باز کنید و بیرون دانشگاه را هم ببینید.
بیشتر دانشجویان می‌دانند که بیشتر آنچه در دانشگاه می‌آموزند به صورت مستقیم در محیط کار کاربری ندارد. من با این سخن موافقم، اما بر خلاف بسیاری، آنچه را که در دانشگاه به دانشجویان کامپیوتر  می‌آموزند را بسیار مهم و همچون پایه، بنیان و اساس مهارت‌های عملی بعدی که فرد باید بیاموزد، می‌دانم.

اما پندها:

 

۰- (برای دانشجویان IT ) فکر نکنید بلافاصله پس از فارغ‌التحصیلی مدیر یا مدیر پروژه می‌شوید. برای مدیر شدن باید مهارت‌های کاربردی بسیاری فرا بگیرید که نیازمند گذشت زمان و تجربه‌اندوزی است. شما باید از همان جایی آغاز کنید که دانشجویان کامپیوتر می‌کنند. البته دانش مدیریتی‌تان کمکتان می‌کند که خیلی زود به آنجا برسید. حال ادامه پند‌ها را بخوانید:
 
۱- نخست درس‌های دانشگاهی را بسیار خوب بخوانید، برای اینکه یاد بگیرید نه برای پاس کردن.
 
۲- از سال‌های آغازین شروع به یادگیری مهارت یا زبان برنامه‌نویسی خاص به صورت حرفه‌ای نمایید. اگر می‌خواهید برنامه‌نویسی کنید، زمان مناسب برای آغاز پس از درس «برنامه‌سازی پیشرفته» (دومین درس برنامه‌نویسی) است. بهترین زبان‌ها نیز برای شروع پایتون و جاوا هستند (گرچه خودم پایتون را بهتر و مناسب تر می‌دانم. پی نوشت ۵ را هم ببینید). این کار هم به دو روش یعنی رفتن به  کلاس  در یک موسسه خوب یا خواندنِ شخصی امکان‌پذیر است و سپس برنامه‌نویسی، برنامه‌نویسی و برنامه‌نویسی تا جایی که می‌توانید کُد بنویسید.
 
۳- تلاش کنید در یک پروژه بازمتن مشارکت کنید. (پست «چرا دانشجویان ایرانی باید در پروژه‌های آزاد/بازمتن مشارکت کنند!؟» را بخوانید)
 
۴- زبانتان را بسیار قوی کنید، اگر درست برنامه‌ریزی کنید، به‌راحتی می‌توانید همزمان با دانشگاه به کلاس زبان بروید. برای زبان‌آموزی بیش از یک راه وجود ندارد، باید به کلاس بروید، به‌مدت طولانی و پیوسته، آن‌هم در موسسه‌ای خوب.
 
۵- کار با لینوکس را فرا بگیرید، دست‌کم در حد کاربری.
 
۶- پس از آنکه مقداری مهارت فرا گرفتید (در همان دانشجویی) تلاش کنید تا به شرکتی نرم‌افزاری بروید (اگر می‌خواهید برنامه‌نویسی کنید)  و رایگان و پاره‌وقت کار کنید. باور کنید آنچه آنجا تجربه‌خواهید کرد بسیار بیش از رایگان کارکردنش می‌ارزد. البته این کار آسان نیست باید پشتکار داشته باشید و پیگیر باشید تا بتوانید مدیر یک شرکت را متقاعد کنید که شما را بپذیرد. گاهی لازم است تا به ۱۰-۲۰ شرکت مراجعه کنید تا یکی شما را بپذیرد.
 
۷- به فکر کارآفرینی و شرکت زدن هم نباشید، حالا بسیار زود است  (پست «چگونه از خود مدیر بسازیم» را بخوانید)
 

من پیشتر نوشته‌ای از جول اسپالسکی با نام «پندهایی به دانشجویان کامپیوتر» را درسه بخش ترجمه کرده‌ام که می‌توانید پی‌بگیرید: بخش نخست ، بخش دوم و بخش سوم.

 

پ.ن 0: دوستان عزیز، لطفا نوشته را در بلاگ خود کپی و پیست نکنید، اگر فکر می کنید نوشته خوب است و می خواهید دوستان و خوانندگان خود را از آن آگاه سازید به آن لینک بدهید به همین سادگی. من پیوسته نوشته هایم را تکمیل می کنم و نیز به آن پی نوشت اضافه می کنم، وقتی شما نوشته را کپی می کنید، آن نوشته در بلاگ شما دیگر به روز نیست. در ضمن برخی دوستان نیز تصور می کنند همین که زیر یا جای دیگری از نوشته بنویسند که منبع فلان جا، کپی رایت را رعایت کرده اند، در صورتی که اصلا اینگونه نیست. لطفا فقط پیوند دهید. گرچه برخی دوستان نوشته را درسته کپی کرده و خود را نویسنده آن معرفی کرده اند. جالب اینکه یکی از آنها در ابتدای آن نوشته «البته من کوچکتر از آنی هستم که بخواهم شما را نصیحت کنم. در این پست من فقط برخی از توصیه های اساتیدم را برای شما جمع بندی کردم» این دیگر خیلی جالب است. البته برای وی کامنت گذاشتم و آن را اصلاح کرد. ن.ک. به نتایج این جستجو، به ویژه از صفحه دوم نتایج به بعد.

 

پ.ن ۱: راستش مدت‌ها است که دوست دارم دو پست بنویسم با نام‌های «چرا دانشجویان پند ناپذیرند؟» و «چرا نمی‌شنویم؟» فکر می‌کنم نام آن‌ها به اندازه کافی گویا است، امیدوارم همت کنم و این دو را بنویسم.

 

پ.ن ۲: وبلاگ فراسان این مساله را از زاویه دیگری دیده است و پستی نوشته  با نام «یافتن کار نیمه وقت و کسب تجربه در زمینه نرم افزار» در پنج قسمت، این پنج پست را نیز بخوانید: قسمت نخست، دوم، سوم، چهارم و پنجم.

 

پ.ن ۳: دقت کنید ترتیب مهم است، یعنی نخست مهارت‌های خود را تقویت کنید سپس به دنبال کار نیمه‌وقت بگردید. روشن است که کسی که هیچ چیز بلد نیست کار نیمه‌وقت نیز نخواهد یافت حتا رایگان. نکته دیگر، در انتخاب شرکت دقت کنید. جایی بروید که دست کم یاد بگیرید متدولوژی‌ها به چه درد می‌خورند و چگونه آن‌ها را در عمل بکار می‌گیرند، چگونه برنامه‌ریزی میکنند، چگونه با هم کار می‌کنند و … .

 

پ.ن ۴: اگر می خواهید با C++ آغاز کنید (گرچه پیشنهاد نمی کنم): اگر زبانتان قوی است کتاب

را بیابید و با آن آغاز کنید، البته این کتاب هنوز بیرون نیامده و اوایل 2009 بیرون خواهد آمد-شاید زمانی که این پست را می بینید کتاب بیرون آمده باشد- این کتاب را خالق C++ یعنی Stroustrup و به عنوان نخستین کتاب برنامه نویسی نوشته. اگر زبانتان قوی نیست- که بهتر است به مرور قوی اش کنید- کتاب C++ دایتل و دایتل با چندین ترجمه در بازار موجود است که شخصا فکر می کنم ترجمه شریفی انتشارات غزال ترجمه مناسبی است این کتاب در دو جلد چاپ شده که مشخصات آنها را می توانید اینجا و اینجا ببینید.

 

پ.ن ۵: پیشتر گفتم که خودتان باید بیشتر چیزها را یاد بگیرید و لزومی ندارد که همه چیز را در دانشگاه یاد بدهند . ولی با این حال اگر می خواهید مسولین گروه کامپیوتر را متقاعد سازید که به عنوان نخستین درس برنامه نویسی به جال پاسکال، پایتون درس بدهند می توانید به آنها بگویید که اکنون این کار در بزرگترین دانشگاه های دنیا دارد انجام می شود. برای نمونه این دو درس مقدماتی برنامه نویسی را ببینید (اینجا و اینجا)  و به آنها نشان بدهید. البته این کار مستلزم پشتکار و پیگیری بسیار است. همانگونه که احتمالا از پیوند متوجه شده اید این دو درس در دانشگاه MIT ارایه می شوند و خوبی آن این است که- همانطور که شما بهتر از من می دانید- MIT بزرگترین و معروفترین دانشگاه در زمینه مهندسی در دنیاست و رتبه یک را در این زمینه دارد، گرچه در چندین رشته نامهندسی از جمله اقتصاد و مدیریت نیز جزو ۵ دانشگاه نخست دنیاست، به همین دلیل کسی نمی تواند بهانه بیاورد که این کار (تدریس پایتون) در دانشگاه های خوب انجام نمی شود و … .

 

اگر می خواهید بار دیگر که  مطلبی نوشته شد، آگاه گردید. عضو خوراک (feed) این بلاگ شوید. همچنین می توانید مرا در تویتر دنبال کنید. «فهرست همه نوشته‌ها»ی من را اینجا ببینید.

 

Balatarinاین نوشته را به بالاترین بفرستید:
mohandes

سمینار کسب‌ و کار نرم‌افزار آزاد/بازمتن

پنجشنبه گذشته گروه کاربران لینوکس اصفهان گرامی‌داشت روز آزادی نرم‌افزار را برگزار کرد. در این مراسم چند سمینار برگزار گردید که من نیز سمینار کسب و کار نرم‌افزار آزاد/بازمتن را ارایه کردم، دوستانی که علاقه‌مند هستند می‌توانند اسلاید‌های آن را از اینجا بگیرند.

اگر می خواهید بار دیگری که  مطلبی نوشته شد، آگاه گردید. عضو خوراک (feed) این بلاگ شوید.

۱۵ فرد تاثیر گذار در کسب و کار بازمتن

سایت eWeek نام ۱۵ فرد تاثیر‌گذار در کسب و کار بازمتن به همراه شرحی کوتاه آورده است که آنرا برگردانده و در اینجا بازنشر می‌دهم:

۱. لینوس توروالدز (Linus Torvalds): با ساخت سیستم عامل لینوکس و به اشتراک گذاشتن آن با برنامه‌نویسان حرفه‌ای روی اینترنت، در صنعت کامپیوتر انقلابی ایجاد کرد.

۲. میشل بیکر (Mitchell Baker): وی رییس بنیاد موزیلا، مدیر عامل پیشین و رییس شرکت موزیلا است، موسسه‌ای که مرورگر فایرفاکس آن ۱۵۰ میلیون کاربر دارد و مرورگر اینترنت اکسپلورر مایکروسافت را به چالش کشیده است.

۳. مایک میلینکویچ(Mike Milinkovich): مدیر عامل بنیاد اکلیپس است، کنسرسیومی غیرانتفاعی از شرکت‌های نرم‌افزاری که پشتیبان «بستر باز نرم‌افزارسازی اکلیپس» هستند، پروژه‌ای که یکی از موفق‌ترین جوامع کاربری بازمتن دنیا گردیده است.

۴. تیم گولدن (Tim Golden): معاون «Bank of America» یک مدافع شرکتی رده‌بالای بازمتن است و در موسسه‌های چندین میلیون دلاری لینوکس و نرم‌افزار‌های بازمتن را بکار گرفته است.

۵. جیم زملین (Jim Zemlin): وی مدیر بنیاد لینوکس است در آنجا وی با سهام‌داران لینوکس کار می‌کند تا رشد این بستر را شتاب بخشد.

۶ و ۷: پیتر فنتون (Peter Fenton) و لری آگوستین (Larry Augustin): آنها دو سرمایه‌گذار مخاطره‌پذیر برجسته هستند که به شکل تخصصی روی بازمتن کار می‌کنند. فنتون سال ۲۰۰۶ به شرکت سرمایه‌گذاری « Benchmark Capital» پیوست، پس از هفت سال کار در شرکت سرمایه‌گذاری «Accel Partners» جایی که روی شرکت هایی چون «JBoss»،«XenSource» و «Zimbra» سرمایه‌گذاری کرده بود. آگوستین از افراد گروهی بود که واژه «بازمتن» را رواج دادند وی شرکت «VA Linux» را تاسیس کرد، سایت SourceForge.net را راه انداخت، اکنون یک سرمایه‌گذار و مشاور برای شرکت‌های فناور تازه‌کار است.

۸. جیم جاگیلسکی (Jim Jagielski): از موسسان، رییس و عضو بنیاد نرم‌افزاری آپاچی است. آپاچی روی قدرت جامعه کاربری خود و افراد در این جامعه تمرکز کرده است و اعضای آپاچی محور این جامعه هستند.

۹. مایکل تیمان(Michael Tiemann): تیمان رییس بنیاد بازمتن است، موسسه‌ای که تصمیم دارد نرم‌افزارهای بازمتن را ترویج دهد.

۱۰. مارتن میکوس(Marten Mickos): خرید MySQL توسط سان، مدیر عامل MySQL مارتن میکوس را در جایگاهی قرار داده تا تجربه‌های اداره یک شرکت موفق بازمتن را به آنجا نیز نفوذ دهد.

۱۱. مارک فلوری (Marc Fleury): اکنون بازنشته شده است، فلوری شرکت خود J‌‌‌‌‌Boss را به مبلغ ۳۵۰ میلیون دلار به ردهت فروخت و مسئول چیزی است که به آن «ضریب Jboss» می‌گویند و در ارزش‌گذاری شرکت‌های برجسته بازمتن تاثیر دارد.

۱۲. راد جانسون(Rod Johnson): او مدیر عامل SpringSource است، سازنده چارچوب Spring، چارچوبی برای سرعت بخشیدن به ساخت برنامه‌های جاوا برای سرور‌های سازمانی. این شرکت در ژانویه شرکت Covalent را خرید، شرکتی که محصولات و خدماتش پروژه‌های بنیاد نرم‌افزاری آپاچی را هدف قرارداده بود، پروژه‌هایی چون:سرورهای برنامه‌های کاربردی Tomcat و Geronimo

۱۳. جاناتان شوارتز(Jonathan Schwartz): مدیر عامل سان و حامی بازمتن درون سان و برای مشتریان بیرون از سان، وی بازمتن کردن چندین فناوری سان از جمله جاوا را سرپرستی کرد.

۱۴. مارک شاتل‌ورث(Mark Shuttleworth): موسس کانونیکال و بنیاد اوبونتو و مسئول توزیع لینوکس محبوب اوبونتو.

۱۵. جان رابرتز(John Roberts): از موسسان، رییس و مدیرعامل ،SugarCRM شرکتی که نرم‌افزار بازمتن CRM‌ (مدیریت ارتباط با مشتری) را وارد بازار کرد. رابرتز مدل کسب و کار تجاری این شرکت را تدوین کرد، در هدایت ساخت محصولات این شرکت همکاری کرد و کمک کرد تا جامعه‌کاربری این شرکت ساخته شده و یکی از بزرگترین جوامع کاربری روی وب گردد.

پ.ن: پیشتر هم چند تن از این افراد را در پست «مدیران عامل شرکت های آزاد/باز‌متن: آشنایی، تجربه‌ها و توصیه‌ها» نام برده بودم، با پیگیری پیوندهای آنجا می‌توانید اطلاعات بیشتری بدست آورید.

اگر می خواهید بار دیگری که  مطلبی نوشته شد، آگاه گردید. عضو خوراک (feed) این بلاگ شوید.

Balatarinاین نوشته را به بالاترین بفرستید:

فایر‌فاکس + پارسی = مشکل!!؟

پیش از هر چیز این نوشته را بخوانید: کارشکنی های یک ایرانی در پروژه فایرفاکس پارسی

دوستانی که من را می شناسند می‌دانند که من اهل حاشیه‌سازی، جاروجنجال یا زردنویسی نیستم. اما آخر این چه وضعی است. من نمی‌دانم ما در دنیای نرم‌افزارهای آزاد/بازمتن مرتب به دنبال همکاری هستیم و پی‌ در پی گروه تشکیل می‌دهیم و … ، ولی وقتی نوبت به خودمان که می‌رسد نمی توانیم با هم همکاری کنیم.

من نمی‌دانم مشکل از کجاست (یا کیست)، و البته دوست دارم بدانم. نمی‌دانم چرا حالا که دوستانی لطف کرده و بدون چشم‌داشت فایرفاکس و بسیاری از افزونه‌های آنرا پارسی کرده‌اند چرا دیگر دوستان به‌جای همکاری…

خودتان قضاوت کنید و اگر کاری از دستتان برمی‌آید چه برای کمک به پروژه و چه برای حل این مساله دریغ نفرمایید.

پیشتر هم پستی نوشته‌ام به‌نام«فایر‌فاکس + پارسی: ارمغانی از آسمان» که در آن کمی درباره کارهای ارزنده‌ای که دوستان در این‌باره انجام داده اند سخن گفته‌ام.

پ.ن: دوست عزیزم بهرام مراوندی مصاحبه‌ای با سایت دودردو دارد،از خواندن آن لذت ببرید: «گپی با بهرام مراوندی»

اگر می خواهید بار دیگری که  مطلبی نوشته شد، آگاه گردید. عضو خوراک (feed) این بلاگ شوید.

سمینار کسب و کار بازمتن

دوشنبه گذشته (15 بهمن) در گروه کاربران لینوکس اصفهان سمیناری کوتاه (در حد 20 دقیقه) داشتم درباره‌ی کسب و کار بازمتن (Open source Business). راستش بارها از زیربار این کار شانه‌ خالی کرده‌بودم، اما دیگر نشد.

از آنجا که این کار در اوج کاری من رخ داد، فرصت چندانی برای کار روی آن نداشتم و در واقع فایل ارایه (پرزنتیشن) را صبح دوشنبه آماده کردم، بنابراین احتمالا چنگی به دل نخواهد زد، البته تلاش هم کردم که در این زمان کوتاه زیاد وارد جزییات نشوم. اما دوستانی که علاقه‌مند هستند می‌توانند آنرا از اینجا بارگیری نمایند.

بسیار خوشحال خواهم‌شد اگر پس از بارگیری و خواندن، دیدگاه‌های خود را بگویید. تلاش خواهم کرد در نخستین فرصتی که دست داد بیشتر روی آن کار کنم.

اگر می خواهید بار دیگری که  مطلبی نوشته شد، آگاه گردید. عضو خوراک (feed) این بلاگ شوید.