گوگل، مایکروسافت، آیبیام، دل، اچپی، ادوبی و صدها شرکت کوچک و بزرگ خارجی شرکتهایی هستند که وقتی به مجلات، نشریهها، برنامهها و بلاگهای فارسی در حوزه فناوری اطلاعات نگاه میکنید، نام آنها را بسیار و فراگیر خواهید دید.
بیان نام آنها و بررسی محصولات و خدماتشان از دید این رسانهها اطلاع رسانی محسوب میشود؛ هم اینجا و هم در دیگر کشورها. تا اینجا که مساله اطلاعرسانی است همه چیز خوب است و ایرادی به آن وارد نیست.
ولی مسالهی اصلی این است که این قاعده برای شرکتهای وطنی برقرار نیست. به بیان دیگر، این کار برای شرکتهای خارجی «اطلاعرسانی» و برای شرکتهای ایرانی «تبلیغ» محسوب میشود.!!!!!!!!
برای نمونه اگر نام یک شرک خارجی در یک برنامه تلویزیونی گفته شود، اطلاعرسانی است ولی اگر نام یک شرکت یا محصول ایرانی گفته شود میشود «تبلیغات»!!!؟؟؟ و برای همین هم اصلاً گفته نمیشود و مساله دقیقا همین است.
البته شاید تک و توک بلاگها یا دیگر رسانههای فارسی را ببینید که چنین نیستند ولی در کل فضا همانی است که میدانید.
جالب این است که این مطلب در آن سو برای شرکتهای آن سویی اینگونه نیست یعنی شما بسیار بلاگ، برنامه و بهطور کلی رسانهی خارجی (فرضاً آمریکایی) میبینید که درباره شرکتهای آمریکایی و محصولات و خدمات آنها مینویسند و برنامه میسازند.
نمیدانم چرا و از کی اینجا اینگونه شده است که گفتن از شرکتی وطنی، تبلیغ محسوب می شود؛ همچنین نمیدانم برای بهبود یا اصلاح این روند چه باید کرد. ولی میدانم خارجیها به این میگویند روابط عمومی و اطلاعرسانی نه تبلیغ.
اگر می خواهید بار دیگر که مطلبی نوشته شد، آگاه گردید. عضو خوراک (feed) این بلاگ شوید.
دلیل واضحی داره. این شرکتها بدون اینکه من و امثال من رو دیده باشند برای من و خیلیها در این کشور ایجاد اشتغال کردهاند. شماها چکار کردید؟
این موضوع من رو هم خیلی اذیت می کنه ولی فکر کنم جوابش اینه که از کسایی که می شه پول گرفت تبلیغ و برای کسایی که نمی شه پول گرفت اطلاع رسانی
کشور های دیگه رو خبر ندارم ولی اینجا چون نمی تونن میکروسافت رو پول کنن بنابراین گفتن اسمش می شه اطلاع رسانی ولی چون منو و شما رو می شه پول کرد بردن اسممون تبیلغ به حساب می یاد 😀
به مورد خوبی اشاره کردی. اما شاید دلیل اینکار اینه که تمام محصولات خارجی در ایران تقریبا رایگان هستند و در حقیقت حزو اموال عمومی حساب میشن (هرچند در مورد محصولات داخلی قفل شکسته هم همینطور هست ) و در نتیجه اخبار این محصولات و شرکتهای آنها جنبه اطلاع رسانی پیدا میکنه.
عملا اون شرکتها درآمدی از ایران ندارند که بتوان بر اساس آن گفت که تبلیغی انجام شده .
اما نکته مهم اینه که بدانیم درسته که محصولات خارجی در ایران درآمد ندارند اما در حقیقت ارایه مجانی آنها در بازار ایران باعث شده که شرکتهای نرم افزاری نتوانند در بازار محصولات آنها حضور داشته باشند.
کدام شرکت ایرانی است که محصولی شبیه به بسته آفیس تولید کرده باشه. امروزه تقریباً وقتی فردی کامپیوتر میخره حتماً آفیس رو هم روی ماشینش نسب میکنه. کدام شرکت ایرانی تابه حال توانسته یک سیستم عامل تولید کنه که حداقل در ایران مورد استفاده باشه. حتی لینوکس متن آزاد رو هم ما با شکل شمایل انگلیسی داریم. کدام شرکت ایرانی است که محصولی شبیه شرکت ادوبی تولید کرده باشه. کدام شرکت ایرانی است که محصولی شبیه حرفه ای ترین نرم افزار های تدوین فیلم تولید کرده باشند مانند اوید و کالر. کدام شرکت ایرانی است که قابل مقایسه با ماکروسافت ، سان ، گوگل و غیره باشند. کدام شرکت ایرانی است که در سازمان های استانداردسازی عضو باشد. کمه یا بازم بگم ….
و در آخر اینکه کدام شرکت ایرانی است که مانند آنها برای مشتریانش ارزش قائل باشد. برای مثال خیلی ساده است هر زمان که نیاز به اطلاعات اضافی داشته باشید و حتی پیشنهادی داشته باشید خیلی راحت می تونید به یاهو، جی میل ، هات میل و … با یک ایمیل سئوال خودتون رو مطرح کنید و با توجه به میلیون ها کاربری که دارند تنها ظرف ۴۸ ساعت پاسخ بگیرید. لابد وضعیت ایمیل ملی ما را هم که میدانید. شما با چه معیاری شرکت های ایرانی رو با شرکت های تعیین کننده در علم کامپیوتر مقایسه می کنید. ای کاش که روزی این برتری به شرکت های ایرانی برسد. اما همه می دوندکه با حلوا حلوا کردن دهن شیرین نمی شود.انشاءالله که آن روز فرا برسد. امیدوارم.
بعضیها میگویند به این علت است که این شرکتها در ایران نمایندگی رسمی ندارند! پس حرف زدن در موردشان عیبی ندارد. که البته حرف غیر منطقی است.