یکی از نویسندگان و متفکران کامپیوتری محبوب من جول اسپالسکی است، پیشتر در دو پست از او یاد کردهام. او مقاله معروفی دارد که آغاز سال ۲۰۰۵ یعنی ۳ سال پیش نوشته. مدتها پیش بخشی از آنرا به فارسی برگردانده بودم. اکنون همه آنرا در سه بخش تقدیم میکنم:
برای خواندن بخش دوم به اینجا بروید.
پندهایی به دانشجویان کامپیوتر
گذشته از اینکه تنها یک یا دو سال پیش بود که من در مورد اینکه چگونه رابط کاربری توانمند ویندوز موج آینده را می سازد،گزافه گویی می کردم، دانشجویان کامپیوتر گهگاه به من ایمیل می زدند که به آنها پندهایی برای شغل (آینده) شان بدهم. از آنجا که اکنون فصل استخدام است بر آن شدم که پند های استاندارد خود را بنویسم تا که آنرا بخوانند، به آن بخندند و بیخیالش شوند.
خوشبختانه بیشتر دانشجویان کامپیوتر آنقدر زرنگ! هستند که به خودشان زحمت نمی دهند که از پیران و پیشگامان خود بخواهند که آنها را نصیحت کنند، امری که در کامپیوتر کار خوبی است. زیرا بزرگترهایشان آماده اند تا به آنها حرفهایی احمقانه و فسیل شده بزنند مثل ” تقاضا برای کاربران وارد کننده کارت پانچها تا سال ۲۰۱۰ به ۱۰۰۰۰۰۰۰۰(صد میلیون) نفر خواهد رسید” یا ” بازار کارهای مرتبط با زبان Lisp امروزه بسیار داغ است”.
خود من هم هنگامی که دانشجویان کامپیوتر را نصیحت می کنم، نمی فهمم چه می گویم. به من امیدی نیست و دیگر به روز نیستم، از چیزهایی مثل Yahoo Messenger سر در نمی آورم (وحشتناک است نه؟) و هنوز هم از چیز قدیمی و عجیبی که به آن Email میگویند استفاده می کنم چیزی که زمانی همه گیر بود،زمانی که آهنگها بر روی صفحه صاف و گردی که به آن CD می گفتند به بازار آمد.
پس بهتر است که از این چیزهایی که اینجا می گویم چشم پوشی کنید و بجای آن از آن چیزهای آنلاینی درست کنید که می توان با آن دیگر مردم را پیدا کرد و قرار گذاشت و بیرون رفت.
با این وجود:
اگر از برنامه نویسی لذت می برید خدا را شکر کنید زیرا از جمله محدود افراد بسیار خوش شانسی هستید که با انجام دادن کاری که دوستش دارید می توانید زندگی خوبی بسازید. بیشتر مردم اینقدر خوش شانس نیستند. این ایده که “عاشق کارتان باشید” مفهومی کاملا نو است. در گذشته مردم فکر می کردند که کار چیزی ناگوار است که انجامش می دهید که پول در بیاورید تا با آن کاری را که واقعا دوست دارید انجام دهید ، آنهم پس از بازنشستگی در سن ۶۵ سالگی به این شرط که پول لازم را داشتید و بیش از حد پیر و ناتوان نشده بودید و زانوها و چشم سالن داشتید و می توانستید بدون اینکه نفستان بند آید بیست قدم را بروید و هزار اما و اگر دیگر.
کجا بودیم؟ آهان. نصیحت.
بدون حرف پیش من ۶ نصیحت رایگان برای دانشجویان کامپیوتر دارم:
۱٫ نوشتن را پیش از فارغ التحصیلی یاد بگیرید .
۲٫ زبان C را پیش از تمام شدن درستان یاد بگیرید.
۳٫ اقتصاد خُرد را پیش از فراقت از تحصیل فرا بگیرید.
۴٫ درسهایی که کامپیوتری نیستند را تنها به این خاطر که کسل کننده هستند سرسری نگیرید.
۵٫ دیگر نگران فرصتهای شغلی که نصیب هندی ها می شود نباشید.
۶٫ مهم نیست که چه می کنید دوره کارآموزی خوبی بردارید.
حالا اگر توضیح بیشتر میخواهید- به شرط آنکه آنقدر زود باور نباشید که این حرفها را تنها چون من گفته ام باور کنید- این را هم اضافه کنید: ۷٫ بدنبال راهنمایی و کمکِ حرفه ای بگردید تا عزت نفس پیدا کنید.
نوشتن را پیش از فارغ التحصیلی یاد بگیرید
اگر لینوس توروالدز، لینوکس را تبلیغ نمیکرد آیا امکان داشت که لینوکس موفق شود؟ همانقدر که وی هکر و برنامه نویس موفقی است، همانقدر توانایی وی در بیان ایدههایش با نوشتن به انگلیسی در Email و لیست های پستی بود که باعث شد لینوکس بتواند گروه های داوطلبان را در سراسر جهان به خود جلب کند.
از آخرین روش خبر دارید، Extreme Programming ؟ بدون اینکه بگویم در باره این روش چه فکر می کنم، می گویم که دلیل اینکه شما درباره اش شنیده اید این است که از کسانی شنیده اید که نویسندگان و سخنرانان سرآمدی هستند.
حتا در مقیاس کوچکتر، هنگامیکه به هر شرکت برنامه نویسی دقت کنید، می بینید که توانمند و تاثیرگذار ترین برنامه نویسیان آنهایی هستند که راحت،روان و خوب به انگلیسی صحبت می کنند و می نویسند. اینگونه انگلیسی دانستن به ارتقا کمک می کند، گرچه دست شما نیست.
فرق برنامهنویس متوسط و یک برنامه نویس عالی در تعداد زبانهای برنامه نویسی که میدانند و در اینکه پایتون یا جاوا را ترجیح می دهند نیست. بلکه در این است که می توانند ایدههایشان را بیان کنند یا نه. آنها با ترغیب مردم، موفق شده و نیرو می گیرند. با نوشتن توضیح و مشخصههای فنی واضح و روشن، به دیگر برنامه نویسان این توانایی را می دهند که کُدشان (برنامه) را بفهمند، یعنی دیگر برنامه نویسان بجای اینکه آن کدها را دوباره نویسی کنند با کدهای آنها کار می کنند و از این کدها استفاده می کنند. در غیر اینصورت کدشان بی ارزش است. با نوشتن مستندات فنی روشن برای کاربران نهایی، مردم متوجه می شوند که این کد چه کار می کند و این تنها راهی است که بوسیله آن کاربران ارزش این کدها را می فهمند. جایی در sourceforge تعداد زیادی برنامههای عالی و کاربردی مدفون شدهاند و کسی از آنها استفاده نمیکند زیرا این برنامهها را برنامهنویسانی نوشته اند که خوب نمی نویسند (یا اصلا نمی نویسند)، بنابراین کسی متوجه نمیشود آنها چه کردهاند و برنامه درخشانشان از درخشش می افتد.
من برنامهنویسی را استخدام نمی کنم،مگر آنکه بتواند واقعا خوب به انگلیسی بنویسد. اگر بتوانید بنویسید، هر جا که استخدام شوید، زود درمیابید که از شما می خواهند تا مشخصه های فنی را بنویسید یعنی اینکه دارید تاثیر خود را می گذارید و مورد توجه مدیران قرار گرفتهاید.
بیشتر دانشگاهها کلاسهای مشخصی به نام “نویسندگی حرفهای” دارند، یعنی باید بتوانید خیلی خوب بنویسید تا آنها را پاس کنید. دنبال این کلاسها بگردید و در آنها شرکت کنید. دنبال کلاسهایی بگردید که تکالیف هفتگی با روزانه دارند.
نوشتن در یک نشریه یا وبلاگ را آغاز کنید. هر چه بیشتر بنویسید، نوشتن آسانتر خواهد شد و هرچه آسانتر شود بیشتر می توانید بنویسید و به همین ترتیب.
برای خواندن بخش دوم به اینجا بروید.
در این رابطه نوشته «پندهایی به دانشجویان کامپیوتر: چشمان خود را باز کنید» را نیز بخوانید.
اگر می خواهید بار دیگر که مطلبی نوشته شد، آگاه گردید. عضو خوراک (feed) این بلاگ شوید. همچنین می توانید مرا در تویتر دنبال کنید.
۱st) خوب بود
۲nd) اموزنده بود
۳rd) بمیرم واسه تایپیستش :دی
وبلاگ نویسی را باید از شما یاد گرفت….حتما مطالب گذشته تون رو مرور می کنم.
با این جمله صد در صد موافقم:
نوشتن را پیش از فارغ التحصیلی یاد بگیرید
فقط ۷ تا پند هاتو خوندم . نکاتی بس ریز رو اشاره کرده بودی … و خیلی مهم .
عالی و و مفید بود
Very good
Thanks for translation
salam, mamnoon az matne mofid va alitoon, movafagh bashin
عالی بود ولی باید در باره تحقیق هم باشه ولی دیگه اگر این اضافه بشه عالی میشه
khosham oomad bishtar az hame inke in jomeleye( asheghe karetaan bashid! ) kheily be adam michasbe makhsoosan vase barnamenevisi
جالب بود.کتابی هم سراغ دارین که در مورد فنون سلیس نوشتن باشد
اپاتان: خیر اما زیاد کتاب بخوانید . در سمت راست بلاگ نیز در بخش «پیوندها» این سه نوشته را بخوانید
:
چند نکته برای بهبودِ شیوهی نگارشِ فارسىِ
غلط های مشهور املایی و دستوری زبان فارسی
زبان فارسی از آشوب تا سامان
سلام سایتتون خوبه ممنمون
آلیه استاد من باید بخونم
جالبه اما اینها رو تمام دردمندهای این رشته خیلی وقته می دونند و باهاش زندگی میکنند. اما یادآوری این مطلب بازم امیدوارکننده است .
دمن و دوستانم دچار افسردگی شدید شده ایم .
یک سال است فارغ التحصیل شده ایم اما به جای اموختن کار، فقط درس خواندیم و بس .
ای کاش زودتر از اینها یکی پیدا میشد این حرفها را به ما میزد.راستی حالا ما چه کار کنیم.خیلی دیره نه!!!
کسب و کار نرم افزار: نخست اینکه هیچگاه دیر نیست. این را جدی میگویم نه برای دلخوشی شما.
دوم نوشته «پندهایی به دانشجویان کامپیوتر: چشمان خود را باز کنید» را به دقت بخوانید. و درست عمل کنید نیز نوشته هایی را که از داخل آن لینک داده شده هم بخوانید.
من تازه با سایت شما آشنا شدم .
من دانشجوی سال اول IT هستم و خدا رو شکر میکنم که به موقع با سایتتون آشنا شدم !
از تمام مطالب خوبتون ممنونم و ازتون خواهش میکنم که همیشه با نوشته های خوبتون ما رو نصیحت کنین ! 😀
[…] پندهایی به دانشجویان کامپیوتر- بخش نخست […]
استاد عالیه عالی.
از بهترین پست هایی که خونده بودم
خیلی ممنونم از مطالبتون و تشکر میکنم بخاطر اینکه که به من انگیزه دادید تا یک مهندس خوب کامپیوتر شوم و ان شاالله همیشه موفق و پیروز باشید